مسافر طبیعت

چه ره آورد سفر دارم از این راه دراز؟

مسافر طبیعت

چه ره آورد سفر دارم از این راه دراز؟

جنگل بکر «ابر» در معرض حداقل50 هکتار تخریب قرار گرفت

در حالیکه بسیاری از کارشناسان و دوستداران محیط زیست احداث جاده علی آباد به شاهرود از داخل جنگل ابر را موجب نابودی این اکوسیستم منحصر به فرد، زیستگاه‌های حیات وحش و خسارات به چشمه‌ها و رودخانه‌های حوزه آبخیز زرین گل و شیرین آباد می‌دانند و حتی بر اساس نامه‌های موجود، وزیر جهاد کشاورزی و رییس سازمان حفاظت محیط زیست فعلی، احداث این جاده را به صلاح نمی‌دانند، رییس سازمان جنگل‌ها، مراتع و آبخیزداری کشور در نامه‌ای مجوز پیکه‌کوبی را برای این جاده صادر کرد.

منبع: ایسنا

گونه‌های حیات وحش استان اردبیل در تنگنای زیاده‌خواهی‌های انسان

 
 
 
گونه‌های حیات وحش در استان اردبیل با دست درازی بی‌امان انسان به عرصه‌ها و زیستگاه‌های طبیعی به‌تدریج در حال عقب نشینی به کوهستان‌های سخت گذر و داخل جنگل‌های خلوت هستند. این گونه‌ها تا سال‌های نه‌چندان دور در زیستگاه‌های متنوع که از سراشیبی های منتهی به رودخانه ارس در جلگه گرم مغان شروع و با گذر از دشت اردبیل به دره‌ها، دامنه‌ها و قله‌های برف گرفته سبلان می‌رسید، زندگی می‌کردند.
چهره این زیستگاه‌ها اکنون با خالی شدن حیات وحش و پوشش گیاهی آن‌ها دستخوش تغییر شده است. به گزارش خبرنگار ایرنا تا چند دهه قبل در رودخانه بالخلو که از مرکز شهر اردبیل می‌گذرد، انواع ماهی وجود داشت و این رودخانه به همین علت به بالخلو (ماهی‌دار) در میان ساکنان ترک زبان موسوم است، اما به‌علت تعرضات انسانی و آلودگی‌های ناشی از زندگی ماشینی اکنون اثری از ماهی در آن مشاهده نمی‌شود.
حیات وحش دامنه‌های سرسبز ارتفاعات اطراف دریاچه نئور در جنوب شرقی اردبیل هم در گذشته از تنوع و تراکم زیادی برخوردار بوده که به‌دلایل مشابه اکثر آنان از بین رفته است.
دخالت انسان ، تصرف زیستگاه‌های این حیوانات ، توسعه گردشگری طبیعت و ورود بیش از حد دام به مراتع گونه‌های حیات وحش را در تنگنا قرار داده و آنان را به بلندی‌های اطراف مناطقی که پای انسان کمتر به آنجا باز می‌شود، کشانده است. به گفته‌ی کارشناسان ، رودخانه‌های سرچشمه گرفته از دامنه کوه سبلان محل زیست بهترین نوع ماهی قزل آلا موسوم به خال قرمز در ایران است که باوجود ممنوع بودن ، عده‌ای سودجو در بالا دست رودخانه اقدام به صید غیراصولی و حجیم آن می‌کنند که نسل این ماهی را در خطر انقراض قرار داده است.
بخشی از منطقه جنگلی آقداغ در خلخال، کوه ‪ ۴۸۱۱‬متری سبلان در اردبیل ، دریاچه نئور و غار یخکان در خلخال با ‪ ۱۵‬هزار و ‪ ۹۰۰‬هکتار به عنوان منطقه حفاظت شده و اثر طبیعی ملی اعلام شده‌اند.همچنین عرض هفت کیلومتری نوار مرزی رودخانه ارس ، منطقه آق داغ خلخال، منطقه گندیمن مشگین شهر و تالاب شورابیل با ‪ ۳۲۲‬هزار و ‪ ۷۰۵‬هکتار به عنوان مناطق شکار ممنوع از سوی حفاظت محیط زیست تعیین شده‌اند.
منطقه آقداغ در خلخال گونه‌های مهم حیوانی نظیر پلنگ ، کل و بز ، گربه وحشی، سیاه گوش و انواع کبک و همچنین گونه‌های گیاهی کمیاب جهانی از جمله درخت ارس، بنه و پسته وحشی را که در حال انقراض جهانی هستند در خود جای داده است. سالانه سه میلیون پرنده با اولین نشانه‌های پاییز از شمال سرد به سوی جنوب گرم مهاجرت کرده و از استان اردبیل در غرب و گلستان در شرق دریای خزر وارد ایران می‌شوند.
حدود سه چهارم این پرندگان در مسیر مهاجرت خود وارد استان اردبیل شده و در زیستگاه‌های آن به‌صورت موقت مانده و یا تمام فصل سرد را سپری می‌کنند.
پلیکان‌های خاکستری ، اردک چشم طلایی ، اردک تاجدار ، غاز خاکستری ، غاز، زنگوله‌بار ، عروس ، باقرقره ، باکلان کوچک و لک لک سیاه از پرندگان مهاجر و از پرندگان بومی دراج ، قرقاول ، مرغابی ، خوتکا ، چنگر ، قو ، حواسیل ، آنگوت و کاکایی در استان اردبیل مشاهده می‌شوند.
خوک وحشی که زاد و ولد سریعی دارد و بطور عمده در مناطق جنگلی جنوب استان اردبیل زندگی می‌کند به‌دلیل ایجاد شخم طبیعی و کمک به تجزیه گیاهی و تامین غذای پرندگان و جوندگان برای زیستگاه خود بسیار مفید است.
تجاوز انسان به جنگل‌ها و نابودی این زیستگاه‌های طبیعی اغلب باعث روی آوری این حیوان به کشتزارها و باغات و وارد ساختن خسارت به محصولات می‌شود.
آتش سوزی در جنگل‌ها و مراتع هم از عوامل مهمی است که به‌واسطه ندانم‌کاری انسان و یا شرایط خاص طبیعی ، زیستگاه‌های حیات وحش و گونه‌های گیاهی را از بین می‌برد.
کوچ عشایر هم که در قدیم توسط احشام انجام می‌شد اکنون با وسایل نقلیه موتوری انجام می‌گیرد و چرای خارج از اندازه دام در مراتع عامل مهم دیگری در نابودی زیستگاه‌هاست. طی چند سال اخیر در جنگل‌های استان اردبیل آتش‌سوزی‌هایی بروز می‌کند که کارشناسان، شرایط مساعد از جمله گرما و خشکی هوا را به عنوان یکی از علل این رویداد ناگوار در استان مطرح می‌کنند.
حدود ‪ ۴۰‬هزار هکتار جنگل در استان اردبیل وجود دارد که درختانی چون فندق، راش، بلوط ، ممرز ، ازگیل و گوجه‌وحشی گونه‌های غالب محسوب می‌شوند.
گزارش خبرنگار ایرنا حاکیست که برخی شکارچیان سودجو به طور غیرقانونی وارد شکارگاه‌های استان شده و اقدام به شکار غیرمجاز حیواناتی از جمله کبک ، خرگوش ، سحره کوهی ، عقاب و باز می‌کنند.
گیاهان استان اردبیل هم ‪ ۶۶۷‬گونه اعلام شده است اما با توجه به مطالعاتی که انجام گرفته تعداد گیاهان استان اردبیل نباید کمتر از پنج هزار گونه باشد و باید ارزش آن‌ها شناسایی شوند و اگر در معرض خطر باشند احیا شوند.
زهرا پیشگاهی فرد ، دبیر کمیته گردشگری علمی ایران می‌گوید : از مشکلات بخش گردشگری در ایران کم توجهی گردشگران به موضوع حفاظت از طبیعت است که پیامد آن تخریب محیط زیست و مکان‌های دارای جاذبه می‌باشد که باید در این زمینه فرهنگ‌سازی و راه‌کارهایی برای رفع این مشکل اندیشیده شود.
مسوول نظارت و بازرسی اداره کل حفاظت محیط زیست اردبیل هم می‌گوید: چرای بی رویه دام بیش از ظرفیت ، تبدیل زمین‌های مرتعی به زمین کشاورزی به‌ویژه در مناطق کوهستانی با شیب بیش از ‪ ۱۰‬درصد ، وجود تعداد زیاد شکارچیان ، تخریب جنگل به منظور تامین سوخت هیزمی و نظایر آن و صید آبزیان با ژنراتور و سموم شیمیایی از عوامل عمده تهدیدکننده زیستگاه‌های جانوری در استان اردبیل هستند.
رضا آقایاری، در گفت و گو با خبرنگار ایرنا افزود : تعداد ‪ ۲۰۴‬گونه جانوری شامل پستانداران ، پرندگان ، خزندگان ، دوزیستان و ماهیان در استان اردبیل وجود دارد. او گفت: ‪ ۱۲۵‬گونه پرنده در استان اردبیل شناسایی شده‌اند که ‪ ۸۵‬گونه آن مهاجر هستند.
وی افزود: شمار تعدادی از گونه‌های جانوری در استان به دلیل تخریب زیستگاه‌ها و شکار بی‌رویه و عوامل انسانی کاهش یافته است و در صورت ادامه این روند منجر به انقراض آنان خواهد شد.
او گفت: قوچ ، میش ، کل ، بز ، کبک دری ، قزل آلای خال قرمز ، پلنگ و سیاه گوش ازجمله این گونه‌های درحال انقراض هستند.

منبع: ایرنا

توقف صید نهنگ کوهان دار از سوی ژاپن

یک مقام ارشد ژاپن از تعلیق برنامه بحث برانگیز دولت این کشور برای صید نهنگ کوهان دار در نواحی قطب جنوب خبر داد.نبوتاکا ماچیمورا،معاون نخست وزیر و سخنگوی دولت ژاپن گفت صید نهنگ های کوهان دار انجام نخواهد شد، هر چند ناوگان اعزامی ژاپن 1000 نهنگ از گونه های دیگر را در این منطقه صید خواهد کرد.
کریس هاگ، خبرنگار بی بی سی در توکیو می گوید مقام های ژاپنی مدت زمان تعلیق را "یک یا دو سال" ذکر کرده اند.
تعلیق صید نهنگ کوهان دار از سوی ژاپن در پی آن رخ می دهد که کمیسیون بین المللی صید نهنگ (IWC) ژاپن را برای اتخاذ این تصمیم تحت فشار قرار داد.
پیش از اعلام این تصمیم هم مقام های ژاپنی جلسه ای با اعضاء کمیسیون بین المللی صید نهنگ برگزار کرده بودند.
اجرای برنامه های سالانه صید نهنگ ژاپن متناوبا از سوی نهادهای بین المللی محکوم شده است.
اما ماموریت قطب جنوب سال جاری ژاپن بخاطر برنامه این کشور برای صید 50 نهنگ کوهان دار توجه همگان را به خود جلب کرده بود.
زیرا از اواسط دهه 1960 که صید بی رویه این نوع نهنگ تقریبا نسل آنرا منقرض کرد، قانونی علیه صید این گونه تصویب شد و این اولین باری بود که ژاپن قصد داشت این گونه نهنگ را صید کند.
انتقاد از سوی استرالیا
ژاپن صید نهنگ را برای تحقیقات علمی لازم می داند دیگر کشورها می گویند با استفاده از دیگر روشهایی که در آن جانور کشته نمی شود نیز می توان به این هدف دست یافت.
استرالیا یکی از منتقدان اصلی صید نهنگ کوهان دار بوده است و استفان اسمیت، وزیر خارجه این کشور از تصمیم ژاپن در این باره استقبال کرد.
اما او تاکید کرد که به اعتقاد دولت استرالیا، ژاپن دلیل موجهی برای صید هیچ نوع نهنگی ندارد و قول داد از طریق انجام اقدامات دیپلماتیک از انجام ماموریت های بعدی در این زمینه نیز جلوگیری کند.
اما از سوی دیگر، مقام ژاپنی که خبر تصمیم ژاپن را اعلام کرد گفت کمیسیون بین المللی صید نهنگ "برخلاف معمول عمل کرده است" و مدعی شد این کمیسیون متاثر از واقعیات عمل نکرده است.
با این حال آقای ماچیمورا گفت در طی مدتی که کمیسیون بین المللی صید نهنگ به گفتگو برای "بازگرداندن شیوه کار به روال عادی" ادامه می دهد، ژاپن نیز صید نهنگ کوهان دار را تعلیق خواهد کرد.
منبع: بی بی سی

انقراض ششم چیست؟

 

انقراض ششم را می توان به دو مرحله جدا از هم تقسیم کرد. مرحله نخست زمانی آغاز شد که نخستین انسان های کنونی نزدیک به ۱۰۰ هزار سال پیش شروع به پراکنده شدن در نقاط مختلف جهان کردند. مرحله دوم نیز تقریباً از ۱۰ هزار سال پیش و پس از روی آوردن انسان به کشاورزی، آغاز شد. مرحله نخست اندکی پس از آنکه     Homo sapiens در آفریقا تکامل یافت و این انسان به لحاظ آناتومیکی مدرن شروع به مهاجرت به خارج از آفریقا و پراکنش در سرتاسر جهان کرد، آغاز شد. انسان مدرن ۹۰ هزار سال پیش به خاورمیانه رسید و تقریباً ۴۰ هزار سال پیش شروع به مهاجرت به اروپا کرد. نئاندرتال ها که از مدت ها پیش در اروپا زندگی می کردند کمتر از ۱۰ هزار سال پیش پس از رسیدن ما به اروپا همچنان زنده ماندند، اما پس از آن به طور ناگهانی و غیر منتظره ناپدید شدند. به اعتقاد بسیاری از دیرین انسان شناسان قربانیان رسیدن ما یا از طریق نبردی تمام عیار از پا درآمدند یا به روشی زیرکانه تر، در اثر باختن در رقابتی بوم شناختی که در قیاس با نبرد رودررو آثار ویرانگر کمتری در پی داشت، برای همیشه از صفحه روزگار محو شدند. در همه جا بسیاری از گونه های بومی (به ویژه گونه های بزرگ جثه تر) اندکی پس از رسیدن انسان مدرن منقرض شدند. انسان مانند نره گاوی بود که در یک فروشگاه ظروف چینی رها شده باشد. او اکوسیستم ها را با شکار بیش از اندازه گونه های شکارچی که تا پیش از آن هیچ تجربه ای از رویارویی با انسان نداشتند، ویران ساخت و با انتشار میکرواورگانیسم های بیماری زا موجب نابودی و انهدام اکوسیستم ها شد. هرجایی که انسان مدرن پاگذاشت سایر گونه ها منقرض شدند. شواهد سنگواره ای، نابودی اکوسیستم ها توسط انسان را تایید می کند.

 

انسان ها نزدیک به ۱۲۵۰۰ سال پیش در تعداد بسیار زیاد به آمریکای شمالی رسیدند و مکان هایی که حاکی از قصابی ماموت ها و ماستودون ها و نیز انقراض بوفالوها هستند در سرتاسر قاره پیدا شده اند. این انقراض عظیم فلور و فون دوره پلئیستوسن در حفره قیر «لابرین» (La Brea) با رسیدن ما به آمریکای شمالی همزمان شده است. کارائیب نیز شماری از گونه های بزرگش را پس از رسیدن انسان به آنجا در حدود ۸ هزار سال پیش از دست داد. انقراض بخش هایی از مگافون (بزرگ ترین حیوانات همچون گوزن، گربه های بزرگ، فیل و شترمرغ. جانورانی با بیش از ۱۰ کیلوگرم وزن- م) استرالیایی به مدت ها پیشتر یعنی ۴۰ هزار ساله پیش که انسان به آنجا رسید، مربوط می شود. ماداگاسکار که تا اندازه ای یک مورد غیر عادی و استثنایی است و انسان تنها ۲۰۰۰ سال پیش برای اولین بار به آنجا رسید، باز هم به خوبی با الگوهای انقراض جور در می آید. در این جا نیز گونه های بزرگ تر (فیل مرغ، گونه ای از اسب آبی به علاوه لمورهای بزرگ) اندکی پس از ورود انسان به سرعت ناپدید شدند. در واقع تنها در مکان هایی که آدمسانان ابتدایی تر از گذشته های دور زندگی می کردند (آفریقا و همچنین اروپا و آسیا) جانوران با حضور آدمسانان از قبل سازگاری داشته و توانستند تا اندازه زیادی از نخستین موج های انقراض ششم جان سالم به در ببرند. مابقی گونه ها که تا پیش از آن هیچ گاه با آدمسانان در اکوسیستم های محلی خود مواجه نشده بودند به اندازه تمامی گونه های جزایر گالاپاگوس- جز آخرین گونه هایی که به آنجا رسیده اند نظیر مگس گیر ورمیلیون- به طرز ساده لوحانه ای در برابر آدمسانان بی احتیاط بودند. گونه های گالاپاگوس تا به امروز نیز همچنان بی احتیاط مانده اند.

 

اما چرا انقراض ششم همچنان ادامه می یابد؟ دومین مرحله انقراض ششم در حدود ۱۰ هزار سال پیش و با اختراع کشاورزی آغاز شد. کشاورزی ظاهراً در چند زمان مختلف و در چند جای مختلف جهان اختراع شد و در خلال سال ها در سرتاسر جهان انتشار یافت. کشاورزی به تنهایی دگرگونی های بوم شناختی بسیار شدید و اساسی را در کل تاریخ ۵/۳ میلیارد ساله حیات به وجود آورد. با اختراع کشاورزی انسان دیگر مجبور نبود که برای ادامه بقایش با سایر گونه ها ارتباط متقابلی داشته باشد به علاوه با این اختراع او توانست با مهارت بسیار سایر گونه ها را برای استفاده های شخصی خود تحت کنترل درآورد. او دیگر مجبور نبود که تابع ظرفیت تحمل اکوسیستم ها باشد و از این رو توانست جمعیت اش را به طور بی رویه ای افزایش دهد.

 

انسان نه با طبیعت بلکه خارج از آن زندگی می کند. Homo sapiens  نخستین گونه ای است که از زندگی در اکوسیستم های محلی دست کشیده است. سایر گونه ها از جمله نیاکان آدمسان ابتدایی ما، تمامی انسان های پیش _ کشاورزی و بازمانده جوامع شکارچی_ جمع آوری کننده که هنوز هم به صورت جمعیت های نیمه منزوی وجود دارند، در اکوسیستم های محلی خود نقش ویژه ای داشتند یا به عبارت دیگر آشیان بوم شناختی خاصی را اشغال می کردند. اما این در مورد انسان های انقلاب پسا _ کشاورزی که پا را از اکوسیستم های محلی خود فراتر گذاشته اند، صدق نمی کند. در واقع برای توسعه کشاورزی رویارویی با اکوسیستم ها _ تبدیل زمین به مکانی برای تولید یک یا دو محصول غذایی و نابودی سایر گونه های گیاهی بومی که اکنون در ردیف علف های هرز قرار می گیرند _ و تمامی گونه های جانوری نه چندان اهلی شده که اکنون آفت تلقی می شوند، ضروری و اجتناب ناپذیر به نظر می آید. اما زمین دیگر قادر به تحمل روند رو به رشد جمعیت انسان نیست. زمین اکنون به حد نهایی ظرفیت تحمل خود نزدیک می شود. تعداد کل افراد یک گونه خاص در نتیجه عوامل مختلفی که مهم ترین آنها، ظرفیت تحمل اکوسیستم آن منطقه است، محدود می شود. با توجه به نیازهای وابسته به انرژی و سازش های فراهم سازی انرژی در یک گونه خاص تنها تعداد معینی از یک گونه نظیر سنجاب، بلوط و قوش می تواند در قطعه معینی از یک زیستگاه ساکن شود. اما کشاورزی محدودیت هایی را که اکوسیستم های طبیعی بر اندازه جمعیت انسان اعمال می کردند، از میان برداشته است. با آنکه هنوز هم محصولات کشاورزی مرتباً نابود می شود و بیماری و قحطی بر زمین سایه می گستراند اما تردیدی نیست که کشاورزی توانسته تاثیر شگرفی بر اندازه جمعیت انسان بگذارد. برآورد ها متفاوت است اما جمعیت یک تا ۱۰ میلیون نفری انسان طی ۱۰ هزار سال گذشته اکنون از مرز ۶ میلیارد نفر گذشته است. جمعیت انسان به طور لگاریتمی در حال افزایش است تا جایی که تا سال ۲۰۲۰ به ۸ میلیارد نفر خواهد رسید. احتمالاً یک حد نهایی برای ظرفیت تحمل انسان بر روی زمین وجود دارد _ حدی که کشاورزی قادر به حمایت از آن است _ و تخمین زده می شود که این رقم می تواند بین ۱۳ تا ۱۵ میلیارد نفر باشد.

 

در حالی که برخی گمان می کنند که رقم نهایی شاید بیش از اینها باشد. رشد بیش از اندازه جمعیت، گونه های مهاجم و بهره برداری بی رویه آتش انقراض را شعله ورتر می سازد. انفجار جمعیت انسان به ویژه در سال های انقلاب پساصنعتی طی دو قرن گذشته و نیز توزیع و مصرف نابرابر ثروت های زمین دلیل واقعی انقراض ششم است. در نتیجه تمامی این ها یک چرخه خطرناک به وجود آمده است: هر چه زمین های بیشتری پاک تراشی می شوند و تکنیک های کارآمدتری به یاری رشد جمعیت انسان می آیند (به ویژه پیشرفت هایی که اخیراً در مهندسی ژنتیک به وجود آمده) بر میزان جمعیت انسان افزوده تر می شود.

 

مصرف سوخت های فسیلی بیشتر بر دامنه کشاورزی می افزاید و در نتیجه تغییرات بیشتری را بر محیط اعمال می کند. انسان همچنان به صید ماهی ادامه می دهد (در حال حاضر ۱۲ ذخیره گاه از ۱۳ ذخیره گاه بزرگ ماهیان سیاره زمین به شدت تهی شده است) و درختان را برای تهیه الوار قطع می کند. مصرف بی رویه سوخت، آلودگی و فرسایش خاک در اثر کشاورزی مناطق مرده ای را در ذخیره گاه های زمین به وجود آورده که خلیج مکزیک نمونه ای از این دست است. پراکندگی یهودی مانند انسان منجر به پراکنش گونه های بیگانه ای است که غالباً به اندازه گونه های بومی دچار خسارت نمی شوند. به عنوان مثال گونه های مهاجم در ایجاد ۴۲ درصد از تمامی گونه های در خطر تهدید و در خطر انقراض ایالات متحده آمریکا سهم بسزایی داشته اند.

 

طی انقراض توده ای سوم تنها ۱۰ درصد از کل گونه های جهان جان سالم به در بردند. آیا در این انقراض نیز همین تعداد گونه زنده خواهند ماند؟ آیا اقدامات حفاظتی می تواند انقراض ششم را متوقف سازد. اکنون اکوسیستم های جهان غرق در آشوب و اغتشاش اند. برخی از زیست شناسان طرفدار حفظ محیط زیست معتقدند که هیچ سیستم و حتی هیچ اقیانوس پهناوری از حضور انسان در امان نمانده است. اما گویی که اقدامات حفاظت محیط زیست، توسعه پاید.

منبع:؟

انقراضهای بزرگ

Extinction

 

برای زیست شناسان حرفه ای تردیدی باقی نمانده است که زمین اکنون با انقراض فزاینده گونه های در خطر تهدید ، مواجه شده است که با پنج انقراض بزرگ زمین شناختی پیشین برابری می کند. مدتی پیش در ۱۹۹۳، ادوارد ویلسون، زیست شناس دانشگاه هاروارد، تخمین زد که سیاره زمین در حال حاضر گونه هایش را با نرخ ۳۰ هزار گونه در سال از دست می دهد که این میزان حتی رقم دلهره آور سه گونه در هر ساعت را نیز پشت سر می گذارد. برخی از زیست شناسان گمان می کنند که این بحران تنوع زیستی که آن را انقراض ششم نامیده اند، حتی شدیدتر و قریب الوقوع تر از آن چیزی است که ویلسون حدس زده بود.

 انقراض های پیشین

 نوشدگی های بیوتا (Biotic turnover انقراض گونه ها در یک ناحیه و جانشین شدن آنها توسط گونه های دیگر. بیوتا مجموعه گیاهان و جانوران و موجودات ذره بینی یک ناحیه- م) در مقیاس جهانی همگی از رویدادهای فیزیکی ناشی شده اند که در محدوده آشفتگی های عادی اقلیمی و سایر اختلالات فیزیکی که گونه ها و کل اکوسیستم طعم آن را می چشند و از آن جان سالم به در می برند، نمی گنجد. پس علت آنها چیست؟

نخستین انقراض بزرگ ۴۴۰ میلیون سال پیش روی داد. به نظر می رسد که تغییرات اقلیمی (سرد شدن نسبتاً شدید و ناگهانی اقلیم جهان) به انقراض توده ای پایان دوره اردوویسین انجامید و باعث دگرگونی های شدید در حیات دریایی شد. در آن دوره حیات ناچیز در خشکی وجود داشت و شاید هم هنوز آثار حیات در خشکی پدیدار نشده بود.) در نتیجه این انقراض ۲۵ درصد از کل خانواده های موجود از دست رفتند. هر خانواده  ممکن است دارای گونه های اندک یا هزاران گونه مختلف باشد.

دومین انقراض بزرگ ۳۷۰ میلیون سال پیش و در اواخر دوره دونین رخ داد. علت این انقراض نیز احتمالاً تغییرات اقلیمی در مقیاس جهانی بوده است. شاید هم علت دیگری داشته است. در هر صورت در اثر آن ۱۹درصد از خانواده های موجود از بین رفتند.

سومین انقراض بزرگ ۲۴۵ میلیون سال پیش به وقوع پیوست. تمامی سناریوهایی که دست کم تاکنون در تبیین بزرگترین انقراض توده ای جهان در پایان دوره پرمین ساخته و پرداخته شده است، علت آن را ملغمه ای از تغییرات اقلیمی می دانند که احتمالاً در جابه جایی های زمین ساخت _ پهنه ای ریشه دارند. با این همه شواهد بسیار تازه ای حاکی از آن است که شاید همانند انقراض پایان دوره کرتاسه، برخورد یک شهاب سنگ منجر به این انقراض شده باشد که به نابودی ۵۴ درصد از کل خانواده های موجود انجامید.

چهارمین انقراض بزرگ ۲۱۰ میلیون سال پیش و در اواخر دوره تریاس، درست اندکی پس از آنکه دایناسورها و نخستین پستانداران تکامل یافته بودند، روی داد. از روی بقایای به جا مانده تعیین علت دقیق این واقعه که طی آن ۲۳ درصد از خانواده ها از بین رفتند، دشوار است.

پنجمین انقراض بزرگ که مشهورترین و شاید تازه ترین وقایع از این دست باشد، ۶۵ میلیون سال پیش و در پایان دوره کرتاسه روی داد. براساس شواهد سنگواره ای طی این انقراض بازمانده دایناسورهای خشکی زی و آمونیت های دریایی (گروه منقرض شده ای از سرپایان با صدف های مارپیچ- م) و بسیاری از گونه های موجود در کل طیف فیلوژنتیک در تمامی زیستگاه ها نابود شدند. در دهه گذشته نظر اکثریت دانشمندان این بوده که انقراض مذکور در اثر برخورد یک (شاید چند) شهاب سنگ آسمانی (احتمالاً ستاره دنباله دار) با سیاره زمین رخ داده است. با وجود این برخی از زمین شناسان یک حادثه آتشفشانی بزرگ را که تله های دیکن (Deccan Trap) هند را به وجود آورد، بخشی از زنجیره وقایع فیزیکی می دانند که اکوسیستم های موجود را به اندازه ای متلاشی ساخت که بسیاری از گونه های خشکی و دریا به سرعت رو به انقراض نهادند. طی این انقراض ۱۷درصد از خانواده ها از بین رفتند. تا بدین جا هر پنج انقراض توده ای بزرگ بر اثر عوامل طبیعی روی داده اند.

چه چیزی انقراض ششم را از پنج انقراض پیشین متمایز می سازد؟ در نگاه نخست شاید به نظر برسد که انقراض های پیشین که تحت تأثیر عوامل فیزیکی روی داده اند چیز زیادی برای گفتن درباره انقراض ششم که اکنون و آشکارا توسط انسان در حال روی دادن است، ندارند. تردیدی وجود ندارد که در دنیای مدرن انسان به واسطه فعالیت هایی نظیر تغییر شکل و انهدام زیستگاه های فیزیکی، بهره برداری بی رویه از گونه ها، آلودگی و معرفی گونه های بیگانه عامل بلاواسطه نابودی گونه ها و تخریب اکوسیستم ها شده است و از آنجایی که Homo sapiens آشکارا یک گونه جانوری است (هر چند که به لحاظ رفتاری و بوم شناختی حیوان منحصر به فردی است) به نظر می رسد که انقراض ششم نخستین انقراض جهانی ثبت شده ای است که به جای عامل فیزیکی دارای علت زیست شناختی است. براساس شواهد نحوه برخورد انسان با زمین کاملاً شبیه برخورد شهاب سنگ دوران کرتاسه است. ۶۵ میلیون سال پیش که آن برخورد فرازمینی با تمامی قدرت انفجاریش روی داد، بلافاصله با القای خرده ریزها و توده سنگ های متراکمش به لایه های بالایی اتمسفر منجر به کاهش درجه حرارت جهانی و از همه مهمتر سرکوب شدید فرآیند فتوسنتز شد و خسارت های ویرانگری را به سیستم های زنده زمین وارد آورد. این دقیقا همان بلایی است که انسان اکنون بر سر زمین می آورد. انسان عامل تغییرات فیزیکی گسترده ای بر روی سیاره خاکی است. انسان پس از پیدایش بر روی زمین بی درنگ نابودی محیط زیست را آغاز کرد.

 منبع :؟

فاضلاب و ماهى هاى دوجنسى

دانشمندان ماهى هایى را در ساحل کالیفرنیاى جنوبى کشف کرده اند که از لحاظ جنسى تغییر یافته اند. این کشف نگرانى هایى در میان دانشمندان به وجود آورده که فاضلاب تصفیه شده که به داخل اقیانوس ریخته مى شود حاوى مواد شیمیایى است و سیستم تولیدمثل جانوران را تحت تاثیر قرار مى دهد. جانوران دوجنسى پدیده جدیدى نیستند اما بیشتر موارد قبلى در آب هاى شیرین یافت مى شدند. طرفداران محیط زیست مى گویند این اولین مورد تحقیقات است که تاثیر فاضلاب در حیات دریایى را ثبت مى کند. سال گذشته دانشمندان کشف ماهى هاى نرى را در رودخانه مریلند گزارش کردند که در بدن خود تخم پرورش مى دادند. آنها تصور مى کنند که این ناهنجارى در اثر آلاینده هاى موجود در فاضلاب کارخانه ها، تاسیسات و دامدارى ها است. «دوریس ویدال» از مرکز تحقیقات آب کالیفرنیاى جنوبى که یک شاخه از این تحقیقات را سرپرستى مى کرد، مى گوید: «از میان این تعداد ماهى، ۱۱ قطعه داراى بافت تخمدان در بیضه ها بودند.» دانشمندان هنوز نمى دانند که این نواقص جنسى چقدر جمعیت ماهیان را تحت تاثیر قرار مى دهد. روزانه حدود یک میلیارد گالن فاضلاب تصفیه شده از طریق ۳ خط لوله به درون اقیانوس آرام تخلیه مى شود. اگرچه این فاضلاب فیلتر مى شود اما هنوز محتوى آلاینده هایى است که در بستر دریا نشت مى کنند.

دو تحقیق مرتبط نشان مى دهد که دو سوم ماهى هاى نرى که در اورنج کانتى یافت شدند ویژگى هاى تولید تخم داشتند. طى یک تجربه آزمایشگاهى در ماهیان نرى که در معرض رسوبات جمع آورى شده از خط لوله ها قرار داده شدند نیز نشانه هایى از تولید تخم به وجود آمد.

«استیو ویسبرگ» که مسئول پروژه تحقیقات آب است، مى گوید: این نتایج مطالعات بیشتر را ضرورى مى کند که مشخص شود آیا ماهى هایى که از لحاظ جنسى تغییر کرده اند در آب هاى اقیانوسى فراوان هستند یا خیر؟

منبع: LiveScience.com, Nov.2005

 

زنگ خطر انقراض برای 800 گونه

پژوهشگران نقشه نقاطی در جهان که زیستگاه حیوانات و گیاهانی است که با خطر قریب الوقوع انقراض مواجه هستند را تهیه کرده اند.

این فهرست که با مشارکت وسیع گروه های هوادار محیط زیست تهیه شده است نزدیک به 800 گونه را که به گفته فعالان در صورت عدم اتخاذ تدابیر فوری به زودی ناپدید خواهند شد شامل می شود.

اکثر این گونه ها تنها در یکی از این نقاط، عمدتا در نواحی استوایی، زیست می کنند.

محققان با انتشار مقاله ای در نشریه "اقدامات آکادمی ملی علوم" گفتند که حفاظت از برخی از این نقاط سالانه تنها کمتر از هزار دلار هزینه بر می دارد.

استوارت بوچارت، مدیر هماهنگی برنامه گونه های جهانی در موسسه "BirdLife International" که از جمله یکی از گروه های تهیه کننده این گزارش است گفت: "محافظت از این مجموعه نقاط تنها کاری نیست که باید بکنیم؛ اما اگر آنها را حفاظت نکنیم شکی نیست که منقرض خواهند شد."

گروه های حاضر در این ائتلاف که شامل 13 موسسه مختلف است تحت عنوان "ائتلاف برای به صرف رساندن موارد انقراض" (AZE) فعالیت می کنند.

آنها به کمک پایگاه داده های خود فهرست 595 نقطه در جهان را که حاوی دست کم یکی از گونه های طبقه بندی شده به عنوان "در معرض خطر" یا "به شدت در معرض خطر" است تهیه کرده اند.

هر کدام از این نقاط یا تنها زیستگاه گونه های این فهرست است یا حاوی 95 درصد جمعیت آن گونه خاص.

برخی از این نقاط حاوی تنها یک گونه از این جانوران در معرض خطر است.

794 گونه یادشده شامل پرندگان، پستانداران، دوزیستان، درختان سوزنی و برخی از خزندگان هستند.

اکثریت این نقاط مهم در نواحی استوایی زمین و اکثرا در کشورهای درحال توسعه قرار دارند.

این نقاط عموما در مناطقی واقع هستند که تراکم جمعیت انسانی آنها بالاست؛ تنها اقلیتی از آنها تحت حفاظت کامل قرار دارند.

هزینه حفاظت

جان فا، مدیر علوم حفاظت از محیط زیست در گروه "حیات وحش دورل" (Durrell Wildlife)، کار کردن با بومیان را کلید موفقیت برای نجات گونه های در معرض خطر می داند.

وی به بی بی سی گفت: "استراتژی ما تنها این نیست که بر حیوانات تمرکز کنیم بلکه همچنین همکاری با جوامع محلی است تا کاری برای امرار معاش آنها کرده باشیم."

ائتلاف گروه های حامی محیط زیست، "ای زی ای"، هزینه سالانه حفاظت از هر یک از این 595 نقطه مهم را حساب کرده و نتیجه گرفته است که این هزینه طیف بسیار وسیعی از 470 دلار گرفته تا 3 میلیون و 500 هزار دلار را می پوشاند.

اما علیرغم هزینه سنگین نگاهداری از برخی از این نقاط، استوار بوچارت خوشبین است که دست کم برخی از آنها را می توان به درستی محافظت کرد.

وی گفت این موضوع که این گونه ها به تنها یک زیستگاه محدود هستند استدلالی بسیار قدرتمند برای عموم مردم است، بنابراین آنها احتمالا مایل به کمک برای حفاظت از آنها خواهند بود.

وی افزود: "نمی توان دانست یا پیش بینی کرد که برای این گونه ها چقدر وقت باقی مانده است؛ اما مسلما اگر این نقاط تحت حفاظت قرار نگیرد طی چند دهه آینده از میان خواهند رفت."

 

صدور مجوز عبور خط لوله گاز از پارک سرخه حصار

کمیسیون زیربنایی دولت درحالی با احداث خط لوله انتقال فرآورده های نفتی از وسط پارک ملی «سرخه حصار» موافقت کرد که به گفته مسوولان سازمان محیط زیست احداث این خط لوله می تواند تبعات زیست محیطی غیرقابل جبرانی به قدیمی ترین پارک ملی کشور وارد کند.

دلاور نجفی معاون محیط طبیعی و تنوع زیستی سازمان حفاظت از محیط زیست در گفت وگو با اعتماد گفت؛ در مدت یک سال گذشته ریاست سازمان و من مخالف این انتقال از داخل پارک ملی سرخه حصار بودیم. اما به دلیل اینکه کمیسیون زیربنایی دولت که هم اکنون وظایف شورای عالی منحل شده حفاظت از محیط زیست را برعهده دارد این رای را داده است ما نمی توانیم کار دیگری انجام دهیم.»

خط لوله انتقال فرآورده های نفتی «ری ـ قوچک» که 24 کیلومتر آن از داخل پارک ملی «سرخه حصار» و منطقه حفاظت شده «جاجرود» عبور می کند مدت ها مورد اختلاف سازمان حفاظت از محیط زیست و مجریان پروژه بود به شکلی که به رغم صدور مجوز احداث این خط لوله توسط کمیسیون ارزیابی سازمان حفاظت از محیط زیست، معاون طبیعی این سازمان با استناد به معضلات زیست محیطی این خط، اجرای آن را که سه کیلومتر هم در داخل پارک ملی سرخه حصار پیش رفته بود، متوقف کرد.

به گزارش ایسنا مجوز ارزیابی زیست محیطی این پروژه 16 خرداد ماه سال جاری صادر شد. در این مجوز که به امضای دکتر اصیلیان معاون محیط زیست انسانی سازمان حفاظت از محیط زیست رسید، آمده است؛ «با عنایت به صورتجلسه قبلی و نامه اداره کل محیط زیست استان تهران و نیز مطالعات ارزیابی انجام شده با دلایل علمی گزینه سه را به عنوان تنها گزینه اجرایی پروژه خط لوله انتقال فرآورده های نفتی «ری ـ قوچک» با اجرای تمام شروط اعلام شده توسط اداره کل، ارائه گزارش نظارت و بازرسی به روند ملاحظات زیست محیطی هر یک ماه یکبار به استان و سازمان و ارائه گزارش مدیریت پایش EMP و EMS مصوب کرد.»

نجفی درباره اینکه چرا سازمان مجوز ارزیابی را داده و بعد با آن مخالفت کرده است، ادامه داد؛ «این موافقت بر مبنای موافقت های قبلی انجام شد. اماتاکنون با پیگیری های ریاست سازمان و من توانستیم جلوی اجرایی شدن این پروژه را بگیریم، هرچند هنوز رای کمیسیون به ما ابلاغ نشده است.»

در پی مجوز صادر شده در تاریخ 27 خردادماه نیز مدیرکل محیط زیست استان تهران در نامه یی به مدیر شرکت ملی مهندسی و ساختمان نفت ایران آورده است؛ مسیر با رعایت ارائه مشخصات فنی اجرای پروژه، ارائه برنامه کامل مدیریت پایش (EMS-EMP)، ارائه گزارش نظارت و بازرسی بر روند ملاحظات زیست محیطی به صورت ماهانه، معرفی مهندس مشاور و ناظر پروژه، عدم هرگونه تخریب پوشش گیاهی و زیستگاهی حیات وحش خارج از مشخصات فنی پروژه و مطالعات ارزیابی، ادامه مسیر از چمن آب مزرعه با بهره گیری از جاده دسترسی اراضی کفی منطقه منطبق با مسیر گزینه سه به منظور کاهش بار تخریبی و دگرگونی در زیستگاه حیات وحش با وجود آبخور موجود در دره رزک اصلاح می شود و جبران خسارت وارد شده به زیستگاه های پارک ملی قابل اجرا خواهد بود.

هفته گذشته کمیسیون زیربنایی دولت با اجرای این خط در همان مسیر موافقت کرد. بعد از انحلال شورای عالی محیط زیست، این تصمیم غیرزیست محیطی کمیسیون زیربنایی دولت کمبود شورای عالی محیط زیست را بیشتر از گذشته برای محیط زیست ایران آشکار کرد.

از سوی دیگر به رغم اینکه استانداردهای عبور خطوط لوله گاز بسیار سختگیرانه تر از نفت و حتی بنزین است و به گفته کارشناسان خطر انفجار گاز به دلیل حرکت به سمت بالا در صورت نشتی بیش از بنزین به دلیل حرکت به داخل زمین است، مجریان پروژه و تصمیم گیران اعلام کردند که نمی توان این خط لوله 24 اینچ را از داخل بافت مسکونی عبور داد، این در حالی است که خط لوله 48 اینچ انتقال گاز هم اکنون در حال عبور از کنار بزرگراه بابایی است.

باز هم تخریب جنگل ـ این بار در جنگل‌های ارزشمند هیرکانی

بنا به گفته‌های آقای مهندس علیپور، مدیرکل منابع طبیعی استان مازندران، بار دیگر زمین‌خواران و طبیعت‌ستیزان به بهانه‌ی توسعه و تغییر کاربری به جنگل‌های ارزشمند هیرکانی در سوادکوه یورش برده و با ماشین‌آلات غول‌پیکر خود، به جان درختان و رویشگاه باستانی منطقه در حاشیه روستای ویسه‌سر افتاده‌اند.
     این در حالی است که اداره منابع طبیعی در این محدوده حتا یک متر زمین برای تغییر کاربری به فرد حقیقی یا حقوقی واگذار نکرده و با این دخل و تصرفات به‌شدت مخالف است. به گفته علیپور: «این اراضی، مورد اختلاف منابع طبیعی و فرد متصرف بود که متأسفانه در دی ماه سال 1379 کمیسیون ماده واحده با وجود مخالفت منابع طبیعی با اعلام اینکه 2‌دهم این اراضی ملی است، مالکیت فرد مدعی را بر 5/7‌ هکتار این اراضی محرز دانست. اعتراض منابع طبیعی به رأی صادره نیز به جایی نرسید و مراجع ذی‌ربط به اثبات مالکیت فرد رأی داد.»
 این درحالی است که منطقه یاد شده که بین زون جنگل و مرتع واقع شده، بوته‌زار با پوشش جنگلی پراکنده است و دخل و تصرف در آن تبعات ناگواری بر بوم‌سازگان (اکوسیستم) منطقه دارد؛ به ویژه اینکه این اراضی در سطوح شیب‌دار واقع شده و ساخت و ساز روی آن سبب لغزش، رانش و درنهایت سیل می‌شود.
     به هر حال، متأسفانه اخیراً تخریب این اراضی شدت گرفته و با بولدوزر علاوه بر پاک‌تراشی پوشش گیاهی، بخشی از ارتفاعات و اراضی شیب‌دار منطقه را به منظور آماده‌سازی‌ برای ساخت و ساز تخریب کرده‌اند. حال آنکه با توجه به نوع کاربری اراضی حاشیه جنگلی، صدور سند مالکیت برای این زمین‌ها نمی‌تواند مجوزی برای تخریب و تسطیح این اراضی برای ساخت و ساز باشد، چرا که کاربری این اراضی، کشاورزی‌ و منابع طبیعی است و هرگونه بهره‌برداری نیز باید در چارچوب همین کاربری تعریف شود؛ حتا به فرض قانونی بودن سند مورد اشاره، این سند هرگز مجوزی برای ساخت و ساز و تخریب پوشش گیاهی اراضی مورد نظر نیست.
    اینجاست که شوربختانه باید اعتراف کرد که مافیای قدرتمند زمین‌خواری در این کشور از چه توان فراقانونی بالایی برخوردار است.
منبع: پورتال انجمن اعضای هیأت علمی (http://rifr.blogfa.com)
نمایی از دریاچه زیبای شورمست سواد کوه در جوار منطقه تجاوز شده
 
جلوه پاییز در سواد کوه

از اغتشاش در آب و هوا جلوگیری کنید

 

  سایت اینترنتی کمپین برای مبارزه با تغییر آب و هوا در بحبوحه مذاکرات بیش از 180 کشور جهان در بالی اندونزی در مورد معضل گرمایش زمین، گروه های مختلف مدافع محیط زیست در سراسر جهان در روز شنبه، 8 دسامبر (17آذر)، اقدام به برگزاری برنامه های مختلف کرده اند.

هماهنگی این برنامه ها را اعضای "کمپین برای مبارزه با تغییر آب و هوا"، در بریتانیا انجام داده است.

 

مسئولان "کمپین برای مبارزه با تغییر آب و هوا" (Campaign against Climate Change)، از مردم در سراسر جهان خواسته اند تا همصدا از رهبران خود بخواهند تا به گفته آنها "برای جلوگیری از بی ثبات شدن شرایط اقلیمی جهان به طور فاجعه بار برای کره زمین اقدام کنند."

 یکی از برنامه هایی که این گروه برای امروز (که آن را "روز جهانی برای اقدام" نامیده)، در نظر گرفته است راهپیمایی در مرکز لندن بود.

 بر اساس برنامه، راهپیمایان با تحویل دادن یک نامه به نخست وزیر بریتانیا در خیابان داونینگ، از نخست وزیر بریتانیا خواستند تا برنامه های مقابله با تغییرات جوی را در اولویت برنامه های خود قرار دهد.

 برگزار کنندگان این برنامه ها در سایت اینترنتی که به تظاهرات بین المللی درباره تغییر آب و هوا اختصاص داده شده است، هدف خود را این گونه توضیح داده اند: "ما از رهبران جهان می خواهیم که فوری و قاطعانه برای جلوگیری از بی ثباتی آب و هوا به طوری که برای کره زمین فاجعه بار خواهد بود، اقدام کنند تا تمام جهان بتواند هر چه سریعتر به پیمانی برای کاهش تولید گازهای گلخانه ای دستیابد؛ پیمانی که در جلوگیری از تغییر خطرناک آب و هوا به طور موثر و معقولانه عمل کند."

 پیمان کیوتوی سازمان ملل متحد در سال 2012 منقضی می شود و شرکت کنندگان کنفرانس بالی تلاش دارند برای تعیین پیمانی جایگزین به توافق برسند.

 این گروه از مدافعان محیط زیست همچنین "از کشورهایی که سالهاست صنعتی شده اند و مولد بخش عمده ای از گازهای گلخانه ای جهان هستند، می خواهند تا برای متناسب شدن روش های تعیین شده برای مقابله با گرمایش زمین با توانایی های اقتصادی کشورهای فقیرتر، نقش بزرگتری را برعهده بگیرند."

 بنا به سایت اینترنتی "کمپین برای مبارزه با تغییر آب و هوا"، هشتاد و پنج کشور جهان، از جمله اردن، مراکش، فرانسه، آلمان، ژاپن، هند، پاکستان، برزیل، امارات متحده عربی، آمریکا، بریتانیا، لبنان و اراضی فلسطینی برای امروز برنامه هایی را در نظر گرفته اند.

در راهپیمایی لندن شماری از نمایندگان پارلمان بریتانیا که از جمله اعضای این کمپین هستند نیزحضور داشتند.

 "کمپین علیه تغییر آب و هوا" بخشی از ائتلاف موسوم به "از اغتشاش در آب و هوا جلوگیری کنید" (Stop Climate Chaos)، است.

 مسئولان این اتئلاف، که در سپتامبر 2005 به عنوان یک گروه خیریه در بریتانیا ثبت شده، می گویند هدفشان تشکیل فراگیرترین و متنوع ترین ائتلاف در بریتانیا برای تغییر سیاست های دولت این کشور در زمینه مقابله با تغییر آب و هوا بوده است.

رهبران ائتلاف "از اغتشاش در آب و هوا جلوگیری کنید" می گویند که به عقیده آنها سازمان های جامعه مدنی - گروه های مدافع محیط زیست، گروه های مذهبی، سازمان های بشردوستانه، گروه های زنان، اتحادیه های کارگری و بسیاری دیگر - موقعیتی منحصر به فرد دارند تا نگرانی های عمومی را بسیج کرده و با اقدام سیاسی لازم از اغتشاش در آب و هوا جلوگیری کنند.

 آنها می گویند که در این مبارزه یک گروه به تنهایی نمی تواند موفق شود و مقابله با چنین معضل بزرگی فقط از طریق کار گروهی امکان پذیر است.

 

معمای مرگ دلفین ها

دلفین‌شناسان بین‌المللی IUCN علت مرگ و میر نخستین سری دلفین‌های تلف‌شده در جاسک را فعالیت‌های صیادی اعلام کردند.

پروفسور آنتونیو فرناندز، متخصص بیماری‌ها و مرگ و میر پستانداران دریایی و دلفین‌ها و یکی از کارشناسان بین‌المللی IUCN که برای بررسی علل مرگ‌ومیر دلفین‌های جاسک به کشورمان سفر کرده بود، روز جمعه در گفت‌وگوی اختصاصی با خبرنگار «محیط زیست» خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، گفت: بررسی‌های انجام شده در خصوص علت مرگ و میر 79 دلفین در 2 مهرماه سال جاری در نواری 13 کیلومتری، در منطقه کراتی در 100 کیلومتری شرق بندر جاسک، نشان از شکستگی در جمجمه و پوزه در تعداد قابل توجهی از دلفین‌ها داشت و پراکندگی در نواری 13 کیلومتری و با توجه به شواهد دیگر و همانطوری که در سازمان شیلات ایران نیز اعلام کردیم، احتمال قریب به یقین صیادی عامل مرگ و میر این دلفین‌ها بوده است.

وی در خصوص نوع صید دخیل در مرگ و میر دلفین‌ها افزود: نمی‌توان به طور قطع گفت که چه نوع صید اعم از سنتی یا صنعتی عامل مرگ و میر این پستانداران بوده است.

این کارشناس IUCN در خصوص علت مرگ و میر سری دوم دلفین‌ها در سواحل ایران نیز به ایسنا گفت: در مورد مرگ و میر 73 قطعه دلفین در دوم آبان ماه سال جاری در سواحل «کوه ‌مبارک» جاسک نیز برای اظهارنظر دقیق‌تر و تکمیل اطلاعات و داده‌های موجود منتظر نتایج آزمایشات دانشکده دامپزشکی دانشگاه تهران و سازمان دامپزشکی ایران هستیم که امیدواریم این نتایج هرچه سریعتر اعلام شوند.

وی تصریح کرد: با توجه به تاکید سازمان حفاظت محیط زیست ایران در خصوص ارایه سریعتر گزارش بررسی، تلاش می‌کنیم تا حدود یک هفته دیگر گزارش علل مرگ و میر دلفین‌های جاسک را با شواهد و مستندات موجود ارسال کنیم.