نگاهی به چالش های زیست محیطی قرن بیست و یکم

جامعه جهانی در حال تغذیه حدود هفت میلیارد انسان است. به زیر کشت بردن زمین های کشاورزی و همچنین استفاده از کودها و سموم شیمیایی در کشاورزی معاصر صدمه های جبران ناپذیری به محیط زیست وارد آورده است. با این حال در تلاش برای تولید مواد غذایی دو شیوه جدید به محیط زیست بیمار جهان کمک می کند؛ مهندسی زیستی و کشاورزی ارگانیک. مشکلات مربوط به کره زمین در مقایسه با گذشته تغییر محسوسی نیافته است؛ هنوز در بسیاری از نقاط جهان هوا به شدت آلوده است، اقیانوس ها همچنان تحت تنش های زیست محیطی قرار دارند و بسیاری از معاهدات تدوین شده در مورد آنها یا به امضا نرسیده یا آنکه اجرا نمی شوند. با این وجود در مقایسه با گذشته، آگاهی گسترده تری نسبت به محیط زیست به دست آورده ایم. اشتباهات فراوان زیست محیطی در سال های گذشته درس آموزنده یی به همه ما داده است. راه حل اجتناب از مسائل زیست محیطی، نفی صنعتی شدن و توسعه اقتصادی نیست. واقعیت آن است که سلامت محیط زیست می تواند از طریق توسعه برنامه ریزی شده و پایدار تضمین شود. آنچه در زیر می آید گزارشی درباره شیوه های ممکن برای دستیابی به یک محیط زیست سالم در قرن بیست و یکم است. در این گزارش مسیرهای منتهی به آینده سالم تر مشتمل بر صنعت سبز، کشاورزی سبز، انرژی سبز، حمل و نقل سبز و حتی دیدگاه سبز نسبت به حیات وحش تشریح شده است. همه این مسیرها قبلاً به اشکال مختلف بررسی شده، ولی آنچه اعتبار جدیدی به این راه حل ها می دهد مفهوم توسعه پایدار است؛ مفهومی که بیان آن بسیار ساده ولی اجرای آن بسیار مشکل است.


با وجود شش میلیارد و هفتصد میلیون نفر که متکی به منابع این کره زنده کوچک هستند، اکنون بشر به این دریافت رسیده است که منابع کافی برای تامین مایحتاج انسان در دست نیست. محاسبه ها نشان داده است مجموع محصولات کشاورزی، دامپروری و دیگر مواد مصرف شده توسط انسان تقریباً 20 درصد بیشتر از آن چیزی است که کره زنده می تواند به طور طبیعی جایگزین سازد. این بدان معنی است که 4/14 ماه طول می کشد تا آنچه انسان طی 12 ماه از زمین می گیرد به آن بازگردانده شود. اگر منابع جهانی را همچون یک سپرده مشترک تلقی کنیم، جامعه بشری نه تنها سود حاصل از آن بلکه بخشی از سرمایه را نیز به مصرف می رساند. هدف توسعه پایدار معکوس کردن این نحوه برداشت از حساب مشترک جهانی است. نگرش قدیمی طرفداران محیط زیست متکی بر جدا کردن انسان از طبیعت بوده است ولی دیدگاه های جدید اولویت را به انسان داده و محیط زیست را در مرحله دوم قرار می دهد، گو اینکه بر این واقعیت آگاهی دارد که در هر جایی که منابع طبیعی از میان برود، انسان نیز نابود خواهد شد. این دیدگاه جدید در قرن بیست و یکم با مشکلات متعددی روبه رو است، برخی از این مشکلات به شرح زیر است.

جمعیت و بهداشتدر حالی که جمعیت انسان هنوز هم در برخی از کشورهای در حال توسعه به ویژه در آسیا رو به افزایش است، میزان رشد جمعیت انسانی در حال کاهش است. طی سال های 1975 تا 2000 جمعیت جهان 48 درصد افزایش یافته، در حالی که طی 25 سال قبل از آن (1950 تا 1975) میزان افزایش جمعیت انسان 64 درصد بوده است. از آنجا که این کاهش تدریجی رشد جمعیت انسانی ادامه دارد، انتظار می رود در نهایت جمعیت جهانی در سطح حدود 11 میلیارد نفر در میانه قرن بیستم و یکم به رشد برابر با صفر دسترسی پیدا کند. برنامه های توسعه اقتصادی- اجتماعی و کنترل موالید باعث کاهش رشد جمعیت در جوامع انسانی شده است، ولی در برخی از کشورها به دلایل مختلف نرخ افزایش جمعیت کاهش محسوسی داشته است. در برخی از فقیرترین کشورهای جهان به ویژه در آفریقا بیماری های عفونی نظیر ایدز، مالاریا، وبا و سل تاثیری مالتوسی بر جای گذاشته است. تخریب زمین های کشاورزی، روستاییان را به مناطق شهری ( که انسان ها در محیط های آلوده زندگی فلاکت باری را می گذرانند) کوچانده است. انتظار می رود در سطح جهانی در سال 2020 ، 68 میلیون نفر به دلیل بیماری ایدز از پا درآیند. از این میان 55 میلیون نفر در کشورهای آفریقایی جنوب صحرا قرار دارند. در حالی که هرگونه تلاش محلی برای کاهش میزان افزایش جمعیت می تواند زیان های زیست محیطی را کاهش دهد، کمک هایی که کشورهای ثروتمند می توانند در اختیار این کشور قرار دهند، بسیار حائز اهمیت است. کمک های خارجی می تواند در زمینه کنترل موالید و کاهش دامنه گسترش بیماری های عفونی تمرکز یابد. این تلاش ها می تواند شامل گسترش بیشتر دسترسی اهالی در کشورهای عقب مانده به تسهیلات مربوط به کنترل موالید و بهداشت محیط باشد. در حالی که زنان در کشورهای فقیر همچنان دارای فرزندان زیادی هستند، نرخ زادآوری آنها در مقایسه با سال 1969 ، 50 درصد کاهش یافته و انتظار می رود این کاهش تا سال 2050 باز هم ادامه یابد. برخی دیگر از برنامه ها می تواند شامل آموزش و تربیت زنان باشد. زنان آموزش یافته نه تنها ممکن است راهی برای گریز از فقر بیابند، بلکه ممکن است صاحب بچه های کمتری شوند.

غذا
واقعیتی که معمولاً در کشورهای توسعه یافته نادیده گرفته می شود، این است که قریب به یک سوم جمعیت انسانی در خطر گرسنگی قرار دارند. قریب به دو میلیارد انسان فاقد منابع مطمئن برای تامین غذا هستند. از این عده 800 میلیون نفر (که 300 میلیون آنها کودک هستند) دچار سوءتغذیه مزمن هستند. سیاست های کشاورزی کنونی به واقع بیان کننده توسعه ناپایدار است. تنها 15 محصول زراعی پول ساز مانند ذرت، گندم و برنج بیش از 90 درصد از محصولات کشاورزی جهان را تشکیل داده اند. کشت مداوم زمین های کشاورزی به وسیله این اقلام کشاورزی آنها را نسبت به آفت ها آسیب پذیر می سازد.

تکنیک های متکی بر تخریب همه جانبه سیستم های طبیعی و اتکای بیش از اندازه به مواد شیمیایی، زمین های زراعی را تضعیف و در نهایت نابودی آنها را سرعت می بخشد. حل مشکل مربوط به تخریب خاک های زراعی، مشکل بزرگی است. راه حل های پیشنهادی متفاوت و در برخی موارد بسیار بحث برانگیز است. طرفداران بیوتکنولوژی راه حل مشکل مربوط به غذا را در ایجاد واریته های دستکاری شده یی می دانند که بتواند مواد مورد نیاز و همچنین محصول بالایی داشته باشد، از طرف دیگر طرفداران محیط زیست از این می ترسند که نادانی ما از عواقب دستکاری های ژنتیکی مخاطرات زیست محیطی بزرگ تری را موجب شود. در حال حاضر امید می رود هر دو جبهه بتوانند به سهم خود، منشاء اثر باشند. تناوب زراعی بهتر و همچنین استفاده از شیوه های آبیاری مناسب تر می تواند از تضعیف و تخریب خاک ها پیشگیری کند. شیوه های قدیمی اصلاح نژاد همچنان می تواند واریته هایی را معرفی کند که محصولات بیشتری داشته و همچنین نسبت به آفات مقاوم تر باشد، ولیکن در دنیایی که با سرعت تغییر می یابد باید مهندسی ژنتیک هم سهمی داشته باشد. واریته های اصلاح شده نه تنها به وسیله موسسه های بزرگ بیوتکنولوژی، بلکه به وسیله گروه های کوچک محلی نیز به وجود می آید. سازمان تحقیقات کشاورزی اوگاندا به تازگی نوعی ذرت به وجود آورده است که مقاومت زیادی نسبت به بیماری ها دارد و می تواند در خاک های بسیار ضعیف نیز رشد کند. در میان این تلاش ها می توان به انتخاب برای ایجاد مواد غذایی اشاره کرد که دارای ویتامین بیشتر، مقاومت بالاتر به خشکی و بیماری باشد. این مواد غذایی معمولاً در غرب ناشناخته اند. به زعم برخی از مسوولان نکته کلیدی آن است که سیاست تغذیه محلی را نباید از غرب گرفت، بلکه باید به این کشورها کمک کرد تا با اتخاذ روش های مناسب بیوتکنولوژی و اصلاح روش های کشاورزی، مواد غذایی مورد نیاز خود را به دست آورند. اقلامی که در غرب به شیوه دستکاری ژنتیکی به وجود آمده اند، ضرورتاً مناسب ترین محصول قابل کشت در کشورهای در حال توسعه نیست.

آبدر دنیایی که 70 درصد از سطح آن از آب پوشیده شده است همه با سرعت به سوی کم آبی پیش می روند. تنها 5/2 درصد آب موجود در کره زمین شیرین و تنها بخش کمی از آن قابل استحصال است، در عین حال هر انسان روزانه برای مصارف شست وشو، نوشیدن و آشپزی به بیش از 50 لیتر آب احتیاج دارد. در حال حاضر بیش از یک میلیارد و یکصد میلیون نفر به آب آشامیدنی سالم دسترسی ندارند. علاوه بر این بیش از 4/2 میلیون نفر فاقد تسهیلات بهداشتی مربوط به آب (آب لوله کشی و فاضلاب) هستند. اگر اقدام سریعی صورت نگیرد، بیش از دوسوم جامعه بشری تا سال 2050 با مشکل کمبود آب روبه رو می شوند. پاسخ محتمل به مشکل کمبود آب، استفاده تیزهوشانه از آب است. بیش از دوسوم آب شیرین به مصرف کشاورزی می رسد. به اعتقاد بسیاری از محققان، کشورها باید از شیوه های آبیاری کارآمدتر و کشت گیاهان مقاوم به خشکی استفاده کنند. اصلاح سیستم های انتقال آب و همچنین پایش رطوبت خاک زمینه های دیگر مدنظر محققان است.

انرژی و آب و هوا
در بسیاری از مناطق جهان انرژی مورد نیاز برای مصارف خانگی از طریق الکتریسیته تامین نمی شود. بیش از 5/2 میلیارد نفر از جمعیت انسانی هنوز به منابع انرژی جدید دسترسی ندارند. با این وجود تقاضا برای مصرف انرژی در کشورهای در حال توسعه سالانه 5/2 درصد افزایش می یابد. اگر تمامی نیازهای انرژی برای جمعیت انسانی تامین شود، سوخت های فسیلی بیشتری به مصرف رسیده و درپی آن، گاز کربنیک و دیگر گازهای گلخانه یی به میزان بیشتری در جو پراکنده می شود. افزایش میزان گازهای گلخانه یی باعث گرمایش جهانی بیشتر، افزایش خشکسالی و توفان های شدیدتر می شود. استفاده فراوان از چوب و زغال سنگ در بعضی از مناطق جهان موجب آلودگی بیشتر هوا شده است. سازمان ملل متحد طی گزارشی اثرات زیانبار ذرات معلق ناشی از آتش سوزی در جنوب آسیا را گوشزد کرده و بیان می کند که ابر قهوه یی آسیایی، عامل مرگ و میر صدها هزار نفر است که به دلیل بیماری های تنفسی هر ساله از پای در می آیند. احتمالاً راه بهتر برای تامین انرژی جامعه انسانی، توسعه منابع ارزان تر و پاکیزه تر انرژی است. علاوه بر این سیاست های تشویقی یا کاهش مالیات برای منابع آلترناتیو انرژی نیز می تواند موثر باشد. در هندوستان رشد قابل توجهی در تولید برق بادی صورت گرفته است. فناوری های دیگر نیز می توانند اثرات خود را (هرچند کوچک) داشته باشند. کارخانه های کوچک تولید انرژی برقابی در بسیاری از کشورهای جهان به راه افتاده است. در این کارخانه ها، بدون ساختن سدهای بزرگ، مسیر نهرها و رودخانه های کوچک را به منظور تولید انرژی برقابی منحرف می کنند. هر یک از این واحدها می توانند 200 کیلووات برق تولید کند. این میزان برق می تواند روشنایی 200 تا 500 منزل مسکونی را برای 20 سال تامین کند. اتحادیه جهانی انرژی روستایی (که به وسیله بانک جهانی و بنگاه توسعه سازمان ملل متحد حمایت می شود) امیدوار است که بتواند در 10 سال آینده برای 300 میلیون نفر در 50 هزار روستا برق تولید کند. کلید موفقیت این برنامه، انتخاب منابع مناسب انرژی برای مصرف کننده محلی است. برای نمونه در مناطق دورافتاده ممکن است صفحه های مبدل انرژی خورشیدی به انرژی الکتریکی بهترین انتخاب باشد، در حالی که برای برخی از شهرها، گسترش شبکه توسعه برق انتخاب مناسب تری است.

تنوع زیستیبیش از یازده هزار گونه گیاهی و جانوری با خطر انقراض روبه رو هستند. قریب به یک سوم صخره های مرجانی طی 30 سال آینده از بین می روند و هر ساله 15 میلیون هکتار جنگل پاک تراشی می شود. «ادوارد ویلسون» زیست شناس معروف دانشگاه هاروارد در کتاب خود به نام آینده حیات، نگرانی خود را از تداوم حیات روی کره زمین بیان می دارد. «ویلسون» می گوید؛ «چنانچه انسان شیوه های کنونی استفاده از منابع را تغییر ندهد تا پیش از پایان قرن جاری بیش از نیمی از گونه های موجود منقرض خواهد شد.» خسارت های ناشی از انقراض گونه ها تنها جنبه زیباشناسی ندارد. بسیاری از گونه های منقرض شده منبع غذا و مواد دارویی اند. علاوه بر این انقراض یک گونه ممکن است تاثیرهای بسیار گوناگونی بر بقای دیگر گونه ها داشته باشد. این واقعیتی است که اکولوژیست ها در دهه های گذشته بارها به زبان آورده اند و تنها پس از مشاهده آنها است که اینک گوش های شنوای بیشتری پیدا شده است.

نمونه های موفقی از تلاش های بخش های دولتی و خصوصی در فراهم آوردن شرایط لازم برای توسعه پایدار در مناطق استوایی وجود دارد. بنیاد حفاظت جهانی امید دارد تا پایان سال جاری 260 میلیون دلار برای کمک به پروژه هایی جمع آوری کند که هدف آنها حفاظت از منابع ژنتیکی است. از دیدگاه زیست محیطی، توسعه پایدار یک مشکل جهانی است، ولی از نظر عملی این افراد محلی هستند که باید آنها را در نظر گرفت. اگر این پیامی است که طرفداران محیط زیست مایلند آن را به گوش جهانیان برسانند، باید پذیرفت که واکنش مناسب صورت پذیرفته است. گروه های اجتماعی بیش از هر زمان دیگری مایلند مسائل زیست محیطی به صورت سیاسی یا غیر از آن مدنظر قرار گرفته شود. در برخی از ایالت های امریکا قوانینی وضع شده است تا میزان خروج گازهای گلخانه یی از اگزوز اتومبیل ها را کمتر از میزان موجود کند. بسیاری از کشورهای دیگر نیز در این زمینه دست به کار شده اند. برای نمونه کشور شیلی تسهیلاتی برای استفاده پایدار از آب و برق فراهم کرده است. در ژاپن برای کسانی که مایلند اتومبیل های سبز (اتومبیل هایی که مصرف بنزین کمتری دارند) خریداری کنند، تسهیلات مالی قابل توجهی فراهم می شود. حتی در کشور کوچک موریس استفاده از دستگاه های مولد حرارت خورشیدی تشویق می شود و مصرف بی رویه پلاستیک نهی شده است. پیشرفت هایی نیز در زمینه حفاظت از محیط زیست به چشم می خورد. به تازگی مرکز هدایت محیط زیستی در اقتصاد در واشنگتن، از شرکت های بزرگ اتومبیل سازی و نفتی نظیر فورد، تگزاکو و شل خواسته است تا پیش نویس دستورالعمل مربوط به حفاظت از تنوع زیستی در عملیات استخراج نفت و گاز را تدوین کنند. همین مرکز برنامه یی را برای حمایت از تولیدکنندگان قهوه فراهم آورده است به گونه یی که شیوه کشت آنها کمترین تاثیر نامناسب زیست محیطی را برجای می گذارد. آیا واقعاً امیدی به آینده وجود دارد؟ اگرچه تلاش ها در سطح جهانی برای از میان بردن مشکلات زیست محیطی کافی به نظر نمی رسد، اما دورنمای حل این مشکلات برای همگان روشن تر به نظر می رسد.

منبع: روزنامه اعتماد به نقل از  , www.emagazine.com
www.enn.com  

ترجمه: زینب همتی