همزیستى رقابتى

دیوید استرینگر

تاریخ گذارى هاى رادیوکربنى اخیر نشان مى دهند انسان هاى ابتدایى زودتر از آنچه تصور مى شد پاى به اروپا گذارده اند و مدت زمان کوتاه ترى را همراه با خویشاوندان خویش- نئاندرتال ها (neandertal)- به سر برده اند.

نئاندرتال ها نیاکان ژنتیکى مشترکى با انسان هاى کنونى (Homo sapiens) داشتند و از ۲۳۰ تا ۲۹ هزار سال پیش در آسیاى غربى و اروپا مى زیستند. اینگونه به نظر مى رسد آنها در رقابت با خویشاوندان خویش زودتر تسلیم شده اند. طبق تحقیقات «پل ملارز»، انسان شناس و استاد دانشگاه کمبریج، انسان هاى امروزى حدود ۴۶ هزار سال پیش از طریق اسرائیل وارد بالکان اروپا شده و نئاندرتال ها هم حدود ۴۱ هزار سال پیش منقرض شدند. پیش از این تصور مى شد انسان ها ۴۳ هزار سال پیش وارد اروپا شده اند و نئاندرتال ها هم در ۳۶ هزار سال پیش از بین رفتند. پس از آن انسان ها طى ۲۵۰۰ تا ۳هزار سال تا سواحل اقیانوس اطلس گسترش یافتند. بنابراین دوران هم عصرى آنها با یکدیگر از ۷ هزار به ۵ هزار سال کاهش یافت.

این پژوهش ها روى فسیل ها، قطعات استخوانى و دیگر شواهد جسمانى انجام شده است. دانشمندان عقیده دارند این دو گونه ۲ هزار سال در نواحى خاص در کنار یکدیگر زندگى کرده اند اما «ملارز» ادعا مى کند تنها هزار سال همزیستى رقابتى میان آنها وجود داشته است. «کریس استرینگر»، پژوهشگر خاستگاه هاى انسان در موزه تاریخ طبیعى لندن، این کشف را گام مهمى در تعیین نقشه پراکندگى جمعیتى انسان مى داند. به گفته او کوتاه بودن دوران همزیستى، نشان دهنده آن است که تازه واردها عامل مهمى در سقوط نئاندرتال ها محسوب مى شوند، چیزى که اخیراً مورد تردید قرار گرفته بود. با این حال انتظار مى رود دوران همزیستى آنها در آینده حتى کمتر از این هم بشود.

البته هنوز هم دقیقاً مشخص نیست انسان ها چگونه در این رقابت موفق شدند اما دانشمندان بر سر عواملى فرهنگى، محیطى و زیست شناختى توافق دارند و ضعف نئاندرتال ها را دلیل انقراض شان مى دانند. امتیازهایى چون برخوردارى از پوشاک، تکنولوژى، داد و ستد و وجود آتش باعث شد تا انسان ها بتوانند از پس ۶ درجه کاهش دما در ۴۰ هزار سال پیش بربیایند. این کاهش دما یکى از موثرترین عوامل در نابودى نئاندرتال ها محسوب مى شود. در رقابت براى قلمرو، غذا و سرپناه نئاندرتال ها همواره شکست مى خوردند.

در میان عوامل مختلف، «اریک دلسون» انسان شناس دانشگاه «سیتى» نیویورک معتقد است نئاندرتال ها در نتیجه توانایى ذهنى اندک شان، به نسبت شکارچیانى ضعیف تر بوده اند. البته به نظر او هنوز هم بیشتر نظریه ها بر پایه حدسیات است. «جیسون شگرن» اقتصاددان دانشگاه ویومینگ هم یکى از عوامل موثر دیگر را راه و رسم داد و ستد در انسان ها مى داند. چون داد و ستد موجب تقسیم کار مى شود و دست افراد ماهرتر مثل شکارچیان را باز مى گذارد تا بر کارهایى متمرکز شوند که در آن مهارت بیشترى دارند. دیگران هم به ساختن ابزار، پوشاک یا گردآورى غذا مشغول مى شوند و در ازاى گوشت منابع دیگر را در اختیار شکارچیان مى گذارند.

این ایده که تخصصى شدن موجب موفقیت مى شود نخستین بار در قرن ۱۸ براى توجیه اینکه چرا برخى ملل ثروتمندتر از دیگران هستند، مطرح شد. اما این نخستین بار است که براى انقراض نئاندرتال ها به آن استناد مى شود. به گفته «شگرن»: «انسان ها پس از ورود به اروپا تخصصى شدند و به داد و ستد میان یکدیگر پرداختند.» شواهد انسان شناختى او، نواحى تخصیص یافته در مناطق زندگى انسان هاست که براى کاربردهاى متفاوت مجزا شده اند. علاوه بر این شواهد دیگر هم نشان مى دهند که انسان هاى ابتدایى به وارد کردن موادى مانند سنگ، عاج، فسیل، صدف هاى دریایى و ابزارآلات حرفه اى مى پرداختند. در نتیجه مجموعه مشترک منابع میان انسان ها، باعث ابداعات بیشترى مى شد. در حالى که نئاندرتال ها تنها به صورت «دسته هاى غیرمنسجم» زندگى مى کردند.

«شگرن» نظریه اش را با مشابه سازى رشد جمعیتى آزمود. او حتى با این فرض ابتدایى که نئاندرتال ها شکارچیان بهترى هستند و هر کدام گوشت بیشترى گیرشان مى آید، کار را آغاز کرد که البته فرض خوش بینانه اى براى نئاندرتال ها است. اما به دلیل آنکه انسان ها مجاز به داد و ستد بودند، در دو حالت از سه حالت شبیه سازى شده، با رفع این نقص توانستند پس از ۷ هزار سال نئاندرتال ها را به انقراض بکشانند. در حالت سوم هر دو گونه تا آخر با هم کنار آمدند.

به عقیده «دلسون» این ایده تازه و شگفت  انگیزى است اما به پشتوانه محکم ترى نیاز دارد. چون آخرین باقى مانده نئاندرتال ها در حدود ۲۹ هزار سال پیش از بین رفتند، علاوه بر این «شگرن» فرض مى کند آنها تنها گوشت مى خوردند که این فرض درستى نیست.

 

www.newscientist.com, Feb.2005