مسافر طبیعت

چه ره آورد سفر دارم از این راه دراز؟

مسافر طبیعت

چه ره آورد سفر دارم از این راه دراز؟

۱۶ آذر روز دانشجو

«اگر اجباری که به زنده ماندن دارم نبود ، خود را در برابر دانشگاه آتش می‌زدم ، همان‌جایی که بیست و دو سال پیش ، « آذر » مان ، در آتش بیداد سوخت ، او را در پیش پای « نیکسون » قربانی کردند!

این سه یار دبستانی که هنوز مدرسه را ترک نگفته اند ، هنوز از تحصیلشان فراغت نیافته اند ، نخواستند - همچون دیگران - کوپن نانی بگیرند و از پشت میز دانشگاه ، به پشت پاچال بازار بروند و سر در آخور خویش فرو برند. از آن سال ، چندین دوره آمدند و کارشان را تمام کردند و رفتند ، اما این سه تن ماندند تا هر که را می آید ، بیاموزند ، هرکه را می‌رود ، سفارش کنند. آنها هرگز نمیروند ، همیشه خواهند ماند ، آنها « شهید » ند. 

این « سه قطره خون » که بر چهره ی دانشگاه ما ، همچنان تازه و گرم است. کاشکی می توانستم این سه آذر اهورائی را با تن خاکستر شده ام بپوشانم ، تا در این سموم که میوزد ، نفسرَند!
اما نه ، باید زنده بمانم و این سه آتش را در سینه نگاه دارم.»


دکتر علی شریعتی

نظرات 1 + ارسال نظر
مهدی ابراهیمی 17 آذر 1387 ساعت 02:44 ب.ظ

سلام دوست عزیز روز را خدمت شما تحنیت می گویم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد