نتایج تحقیقات دانشگاههای مختلف آمریکا نشان می دهد که در تمام اقیانوسها هر جا ردپایی از انسان وجود دارد اکوسیستم در معرض خطر قرار گرفته است. اگر از بالا به اقیانوسها نگاه شود آبی به نظر می رسند این درحالی است که در 40 درصد موارد، هرجا که ردپایی از انسان در اقیانوسها وجود داشته باشد، اعماق آن در معرض خطر قرار گرفته است.
در حقیقت نتایج بررسیهای دانشمندان دانشگاه مختلف آمریکا که در مجله ساینس منتشر شده است، این ادعا را تائید می کند. این محققان با بررسی 17 فعالیت مختلف در اقیانوسها از ماهیگیری تا آلودگی و گرم شدن جهانی روی 20 اکوسیستم دریایی، تهدیدهای مختلفی را که هر یک از این اکوسیستمها را تحت تاثیر قرار می دهند در هر کیلومتر مربع و با انتصاب ردپای انسان در این تهدیدها به این نتایج دست یافتند.
این طبقه بندی نشان می دهد که هیچ فضای دریایی وجود ندارد که ردی از انسان در آن وجود نداشته باشد. در 41 درصد از موارد، این محیطها تحت تاثیر زیاد و در 5 درصد تحت تاثیر بسیار زیاد حضور انسان قرار گرفته اند. از طرف دیگر این طبقه بندی، مناطق اندکی وجود دارند که در آنها فعالیت انسان اثرات کمی برجای گذاشته است.
در این خصوص این دانشمندان توضیح دادند: "مشاهده جزئیات فضاهایی که بیشترین تاثیر را از انسان گرفته اند بسیار مهم است. اگر به این اطلاعات تنها به صورت اجمالی و جهانی نگاه کنیم، اطلاعات لازم برای درک بهتر این مسئله را به دست نمی آوریم."
این تحقیقات نشان می دهد که در دریای مدیترانه تاثیر انسان در حد متوسط و متوسط بالا است در حالی که مناطق بحرانی تر در دریای شمال و در آبهای میان چین و ژاپن واقع شده اند که در نقشه ای که این دانشمندان ارائه کرده اند، این مناطق با خطوط قرمز مشخص شده اند. همچنین مناطق شمالی استرالیا، اقیانوس آرام مرکزی و اطراف قطبها می توانند در شرابط وخیم قرار گیرند.
در این باره "اندرو رزنبرگ" از دانشگاه نیوهمشایر اظهار داشت: "از این تحقیق می توان فهمید که تنها یک تهدید را نمی توان برای اکوسیستمها در نظر گرفت چرا که تاثیرات انسان نامحدود هستند و شرایط را بدتر می کنند."
اکوسیستمهای دریایی سیاره زمین که در معرض بیشترین تهدیدها قرار دارند، شامل سدهای مرجانی و کوههای زیردریایی هستند. این درحالی است که به نظر می رسد آبهای سطحی دریاهای آزاد از شرایط تقریبا بهتری برخوردار باشند. در این طبقه بندی خطرناک ترین تاثیرات مشخص شده در نقشه فعالیت انسان که دریاها را در معرض قرار می دهد گرم شدن جهانی، افزایش دمای اقیانوسی و اسیدی شدن آبها هستند و پس از آن ماهیگری صنعتی ایستاده است. به گفته این دانشمندان، بهترین روش برای نجات این اکوسیستمها، افزایش ذخیره های دریایی است.
منبع: خبرگزاری مهر
مواد نفتی شناور درآب و هیدروکربنهای ناشی از آن, موجب کاهش 60 درصدی صیادی تا چند سال دیگر خواهد شد.
رئیس پژوهشکده اکولوژی دریای خزر گفت: آلودگی نفتی دریای خزر نسل ماهیان خاویاری این دریا را با خطر انقراض روبرو کرده است.
اکتشاف و استخراج منابع نفتی بیش از حد توسط کشورهای شمالی این دریا , استفاده از تجهیزات فرسوده در سکوهای نفتی و نیز تردد روزانه صدها نفتکش در این دریا علل آلودگی آن است.
رئیس پژوهشکده اکولوژی دریای خزر افزود : مواد نفتی شناور درآب و هیدروکربنهای ناشی از آن, موجب کاهش 60 درصدی صیادی تا چند سال دیگر خواهد شد که تدوین کنوانسیونهای دریایی تنها راه حل نجات خزر از این بحران است.
خاک یکی از منابع طبیعی و محدود زمین است. خاک یک اکوسیستم اکولوژیک و متشکل از جامعه زیستی متنوعی در بستر حجیمی از مواد غیرزنده معدنی و آلی است که این اجزا آنچنان به هم آمیخته اند که می توانند سیستم های زنده واحدی محسوب شوند. تحقیقات نشان داده است خاک های ایران از نظر مواد نیتروژنی فقیر و اکثرا با کمبود فسفر مواجه هستند از این رو مصرف کودهای شیمیایی در کشور با رشدی روزافزون همراه بوده است.
استفاده بی رویه از کودهای شیمیایی اگرچه در کوتاه مدت مواد مغذی مورد نیاز اراضی کشاورزی را تامین و بهره برداری بیش از اندازه را ممکن می کند، ولی در بلندمدت باعث از بین رفتن کیفیت خاک ، افت حاصلخیزی و در نتیجه فرسایش خاک می شود.
بررسی ها نشان می دهد مولفه های غیرمستقیم همانند آب و هوا، رشد جمعیت و عوامل اقتصادی در تخریب زمین موثرند. آب و هوا در بخش های مختلف کشور اثرات متفاوتی بر خاک دارد. به طور مثال ، خاک استان های حاشیه دریای خزر بیشتر در معرض فرسایش ناشی از آب قرار دارد و حال آن که در نواحی بیابانی و کویری فرسایش ناشی از باد حاکم است .
افزایش جمعیت نیز باعث بهره برداری بیش از ظرفیت خاک می شود. در 40سال گذشته جمعیت کشور بیش از 3برابر شده ؛ در حالی که مساحت اراضی مفید کاهش یافته است. از سوی دیگر، عوامل اقتصادی باعث استفاده مکرر از زمین می شود که این امر کیفیت خاک را پایین می آورد. همچنین افزایش قیمت زمین و تجارت اراضی کشاورزی ، تغییر کاربری زمین های کشاورزی را در پی دارد.
کارشناسان معتقدند فعالیت های مرتبط با کشاورزی می توانند از مهم ترین عوامل تخریبی زمین باشند. زراعت و کشت نادرست در اراضی کشاورزی ، شیوه سنتی آبیاری ، استفاده از سموم و آفت کش ها، شخم زدن نامناسب ، استفاده نشدن از وسایل مدرن کشاورزی و کاشت فشرده از عوامل تخریب زمین در اثر فعالیت های کشاورزی است .
تغییر کاربری اراضی
مهاجرت روستاییان به شهرها، افزایش جمعیت در شهرها و روستاها، تبدیل روستاها به شهرها و احداث جاده ها و راه های ارتباطی از جمله عوامل موثر در تخریب زمین و خاک هستند. به این ترتیب عواملی چون ساخت و ساز در حاشیه شهرها و استقرار صنایع و تولید مصالح ساختمانی موجب فشردگی و متراکم شدن خاک بر اثر توسعه ساخت و سازها و پوشیده شدن خاک از آسفالت ، سنگ و ساختمان می شود از این رو فعالیت بیولوژیک خاک در شهرها و حاشیه آنها را مختل می کند. علاوه بر این کاربری اراضی برای احداث واحدهای مسکونی و تجاری نیز تغییر می کند.
همچنین رشد شهرنشینی افزایش پسماندهای شهری را در پی دارد و تجزیه ناپذیر بودن بعضی از این مواد از قبیل پلاستیک ها باعث آلودگی خاک می شود که صرف هزینه های گزاف و زمان طولانی نیز نمی تواند آنچنان که باید به حیات اولیه خاک کمک موثری کند.
بهره برداری از جنگل
جنگل از مهم ترین ثروت های طبیعی هر کشور و نیز از مهم ترین سامانه های حیات وحش به شمار می آید. قطع درختان و نابودی جنگل ها باعث از دست رفتن قدرت نگهداری آب باران به وسیله گیاهان می شود و در نتیجه امکان ذخیره شدن آب در خاک از میان می رود و به دنبال آن فرسایش آغاز می شود.
عوامل متعددی همچون بی توجهی به ارزش های زیست محیطی و تنوع زیستی ، ساماندهی نکردن مراکز جمعیتی و مشاغل داخل و حاشیه جنگل ها، بهره برداری بی رویه و غیراصولی و کم بازده ، بهره برداری غیرمجاز و قاچاق را می توان موارد موثر در تخریب وسیع این منابع ارزشمند شمرد.
براساس مستندات دومین گزارش وضعیت محیط زیست ایران ، طبق برآوردها در مدت چند دهه گذشته ، سطح جنگل های کشور از حدود 18 به 4/12 میلیون هکتار و سطح جنگل های شمال کشور نیز از حدود 4/3 به 8/1 میلیون هکتار کاهش یافته است .
استفاده از چوب در مصارف صنعتی و تزیینی مانند کاغذ و مبلمان یکی از عمده ترین دلایل برای قطع درختان است . بررسی ها نشان می دهد میزان تولید چوب های الواری و تراورس در سال های اخیر از جنگل های شمال روبه کاهش گذاشته اما این روند قبل از سال 1384افزایش داشته است که به سطح 79هزار متر مکعب در سال رسیده بود. میزان تولید گرده بینه ، الواری و تراورس ، تیری ، تونلی ، کاتین و هیزم نیز در سال های اخیر در مقایسه با قبل از سال 1382کاهش داشته است.
همچنین در سال های گذشته با وجود گسترش سطح کاشت درختان مختلف شیوه غلط بهره برداری از اراضی و جنگل ها موجب انهدام بخش وسیعی از پوشش گیاهی شده است. جنگل نشینان ، روستاییان و عشایر به لحاظ شیوه معیشتی خود به منابع جنگلی وابسته اند و بسیاری از مایحتاج خود ازجمله سوخت را از این منبع تامین می کنند.
براساس گزارش وضعیت محیط زیست ایران ، مطالعات در زمینه میزان برداشت غیرمجاز به صورت سالانه از جنگل های شمال کشور نشان می دهد حدود 3میلیون مترمکعب و از جنگل ها، مراتع و سایر مناطق حدود 7/10 میلیون مترمکعب چوب و 35هزار تن بوته برای مصرف سوخت و تامین انرژی برداشت غیرمجاز صورت می گیرد.
یکی دیگر از نمونه های بارز تخریب خاک ، استفاده از جنگل های تنک برای کشت غلات با انگیزه گسترش اراضی و در ادامه آن ، برداشتن موانع ادوات کشاورزی است . از این رو، قطع درختان باعث کاهش پوشش گیاهی ، جاری شدن آب در سطح زمین و افزایش هدر رفتن خاک در اثر روانساب می شود.
آتش سوزی نیز به نابودی جنگل ها منجر می شود. انسان اصلی ترین عامل بروز آتش سوزی در جنگل است آتش نه تنها باعث کاهش مساحت جنگل می شود، بلکه روی کرم ها و جمعیت های میکروبی درون خاک نیز تاثیر می گذارد که تنها در یک دوره از دهه گذشته بیش از 500فقره آتش سوزی گزارش شده است که به از بین رفتن بیش از 5هزار هکتار جنگل منجر شد.
بهره برداری از مراتع
مراتع بخش مهمی از پوشش گیاهی هستند و از میان بردن آنها به فرسایش خاک منجر می شود. بین پوشش گیاهی و محیط زیست تعادل بسیار حساسی وجود دارد. برهم زدن این تعادل در 15تا 20سال گذشته باعث از میان رفتن پوشش گیاهی شده است. همچنین علاوه بر کمبود بارندگی در برخی نقاط کشور، بیلان هیدروکلیماتولوژی کشور نیز مبین غلبه تبخیر بر بارندگی در حوزه های آبریز کشور است.
مرتع ، پوشش حفاظتی خاک است و چرای مفرط و بی رویه دام بشدت از مقاومت خاک در برابر فرسایش می کاهد. چرای زودرس فرصت ذخیره سازی را به گیاهان مرتعی نمی دهد. همچنین چرای متوالی با فواصل کم پس از ضعیف شدن مرتع ، آن را نابود می کند. افزون بر این ، تبدیل مراتع به اراضی کشاورزی جهت زراعت دیم نیز موجب تخریب مراتع می شود.
چرای بی رویه علاوه بر از میان بردن بسیاری از گونه های گیاهی باارزش ، به از بین رفتن پوشش گیاهی نیز منجر می شود. پیامد این مساله ایجاد روانساب سطحی و افزایش تبخیر آب از سطح خاک است که باعث افزایش میزان نمک در لایه های بالای خاک می شود.
آتش سوزی در مراتع نیز همچون آتش سوزی در جنگل ها آثار زیانباری بر خاک دارد. از میان رفتن موجودات میکروبی سطح خاک ، مهم ترین آسیب این عامل است . بررسی ها نشان می دهد، بقایای محصولات کشاورزی ، مخازن پرارزشی در تولید ماده آلی خاک هستند.
دانه های ذرت ، برنج ، گندم و دیگر محصولات ، غذای انسان و دام را تشکیل می دهند. به طور متوسط به ازای هر کیلوگرم دانه ذرت ، 5/1 کیلوگرم ساقه ، برگ ، ریشه و آنچه به اصطلاح بقایای گیاهی نامیده می شود، پدید می آید که غذای مناسبی برای ریز جانداران خاکی است و سرانجام ماده آلی خاک را پدید می آورد.
افزایش ماده آلی خاک ، فرآیندهای زیستی خاک را تشدید می کند و به خاک زندگی می بخشد. کشاورزان این بقایای بسیار مهم را می سوزانند، با سوزاندن بقایای گیاهی قسمت عمده کربن (بین 50 تا 70 درصد ماده آلی) به O2 تبدیل می شود و هدر می رود.
معدن کاوی
ایران کشوری معدنی است و فعالیت های استخراج معادن ، محیط زیست را تحت تاثیر قرار می دهد. حفاری ها، انفجار سنگ های معدنی و حفر معادن باعث تغییرات و تخریب سطح و اعماق زمین می شود. آمار نشان می دهد فعالیت های معدن کاوی در حال افزایش است از این رو ارزیابی های زیست محیطی و اجرای برنامه هایی به منظور احیای اراضی تخریب شده بسیار ضروری است.
کشورهای توسعه یافته به دستاوردهای ارزشمندی در این راستا دست یافتند که استفاده از تجربیات آنها در احیای زمین های معدن کاوی شده ایران نیز موثر است.
جام جم آنلاین - حمیده سادات هاشمی
گرم شدن زمین می تواند کوسههای وحشی را به آبهای قطب جنوب بکشاند که به این ترتیب یکی از منحصر به فردترین حیات وحش های دریایی را که میلیونها سال است در پناه سرما و یخ قرار دارد به خطر می اندازند.
زیست شناسان حاضر در کنفرانس سالانه انجمن آمریکایی پیشرفت علوم هشدار دادند که بازگشت این حیوانات درنده به قطب جنوب برای اکوسیستم دریایی این منطقه ویرانگر و نابودکننده است. پروفسور «شریل ویلگا» استاد زیست شناسی دانشگاه رودآیلند میگوید: هنوز هم آبهای مجاور قطب جنوب برای زیست کوسهها بسیار سرد است اما تغییراتی که در حال شکل گیری است میتواند خطرناک باشد.»
وی ادامه داد: «گرمایش زمین تاکنون دمای هوا را در 50سال گذشته 1 تا 2 درجه افزایش داده است و این آبها میتوانند تا 100 سال آینده به مکان خوبی برای حضور کوسهها تبدیل شود.»
«ویلگا» گفت: «کافی است که تنها دمای آبها به بالای درجه انجماد برسد و باتوجه به روند کنونی تا پایان قرن به این نقطه خواهیم رسید. زمانی که کوسهها به قطب برسند به طور کامل اکولوژی اعماق آب در این نقطه را تغییر خواهند داد.»
زیست شناسان همچنین اعلام کردند که در حالی که ممکن است کوسهها روزی این آبها را تسخیر کنند در حال حاضر خرچنگها برای اولین بار طی میلیونها سال تا حد زیادی به قطب نزدیک شدهاند که آنها نیز خطر دیگری برای این منطقه محسوب میشوند.
«سون تاتجه» از اعضای مرکز ملی اقیانوس نگاری ساوتمپتون بریتانیا، با درخواست جدی از جامعه بینالمللی برای کاهش تولید گازهای گلخانهای گفت: خرچنگها درست در پشت در و آبهای عمیق هستند و تنها چند جریان سرد آنها را از فلات قاره قطب جدا میکند. این اقیانوس نگار در ژانویه 2007 به همراه سایر روزنامه نگاران موفق به کشف حضور خرچنگها در آستانه ورود به حیطه قطب جنوب شدهاند. وی هشدار داد که بازگشت این آبزیان ویرانگر به قطب جنوب تراژدی بزرگی برای یکی از آخرین حیات وحشهای منحصر به فرد و دست نخورده کره زمین خواهد بود.
منبع: خبرگزای فارس
این کوسه که با نام کرماهی یا کوسه کولی کر شناخته میشود، جزو گونههای حفاظت شده بوده و صید و شکار آن ممنوع است. وزن این کوسه نیز بین 8 تا 10 تن و طول آن حدود 10 تا 12 متر می باشد.
منبع: ایسنا
مدیرکل محیط زیست هرمزگان گفت: سه شناور صیادی صنعتی که مظنون در قتل 79 دلفین در آبهای خلیج فارس هستند، شناسایی و در اختیار شعبه ویژه قضایی پیگیر در این امر قرار گرفته اند تا موضوع از طریق قضایی پیگیری و اقدامات لازم در خصوص آنان صورت گیرد.
مهرداد کتال محسنی در گفتگو با خبرنگار مهر در بندرعباس افزود: این سه شناور در محدوده آبهای خلیج فارس اقدام به صید صنعتی ماهی می کنند که برخی شواهد نیز نشان دهنده دخالت موثر آنها در مرگ این گونه هاست و با صید گسترده و به دام افتادن دلفین ها در تورهای ماهیگیری، آنها با وارد آوردن ضرباتی به سر و پوزه آنها دوباره دلفین ها را به آب بر می گردانده اند.وی اظهار داشت: این سه شناور ایرانی بوده و با بررسی های محیط زیست منطقه به دستگاه قضایی معرفی شده اند و پیگیری مراحل بعدی بر عهده دستگاه قضایی است.
محسنی خاطرنشان کرد: حداقل جریمه برای نابودی هرگونه، 40 میلیون ریال است که با توجه به زیان اساسی شناورهای صیادی به اکوسیستم منطقه، این میزان می تواند رقم بسیار بیشتری را نیز در بر گیرد.
لاشه 79 دلفین که سوم مهر ماه امسال به ساحل شرق جاسک آمده بودند در حالی یافت شد که شکستگی پوزه، سر و برخی علائم ظاهری و داخلی بدن نشانگر این موضوع بود که دلفین ها به دلایل صیادی و در اثر وارد شدن ضرباتی به آنها کشته شده و توسط جریان آب به ساحل انتقال داده شده بودند.
تاکید بر حضور ناظر ویژه در شناورهای صید صنعتی از مصوبات کمیته ملی بررسی علل مرگ دلفینها به ریاست رئیس سازمان محیط زیست کشور بود تا از وقوع چنین رخدادهای ناگواری در مرگ این جانداران ممانعت به عمل آید.
منبع: مهر
دریاچه ارومیه به عنوان یکی از بزرگ ترین و زیباترین دریاچه های نمکی جهان در حالت کما به سر می برد به طوری که مدیرکل حفاظت از محیط زیست آذربایجان غربی با بحرانی توصیف کردن این دریاچه بزرگ شمال غربی کشور می گوید: خارج شدن این دریاچه از وضعیت بحرانی عزم ملی را می طلبد.
ظهور لکه های سفید در بستر نیلگون دریاچه ارومیه نشان از انباشت بلورها و تشکیل توده های بزرگی از نمک در بستر این دریاچه دارد.
مشاهده چنین مناظری در حواشی و بسترهای کم عمق دریاچه در عین غم انگیز بودن علایم یک فاجعه زیست محیطی است که بزرگ ترین پهنه آبی فلات ایران را تهدید می کند.
کارشناسان محیط زیست از هفت سال پیش وضعیت دریاچه ارومیه را بحرانی اعلام کرده اند و معتقدند در صورتی که اقدامات لازم برای احیای این دریاچه انجام نشود، دریاچه ارومیه خواهد مرد.
همچنین بر اثر پس روی آب دریاچه، افزون بر ١٥٠ هزار هکتار از بستر دریاچه به نمک زار تبدیل شده و ادامه حیات آرتمیا تنها موجود زنده این دریاچه را نیز با بحران روبه رو کرده است.
کاهش تدریجی و بدون بازگشت آب این دریاچه نه تنها دوستداران محیط زیست را نگران کرده بلکه ادامه حیات این دریاچه نمکی را با تردید مواجه کرده است.
کارشناسان محیط زیست کاهش نزولات آسمانی و افزایش تعداد سدهای مخزنی در حوضه آبریز دریاچه ارومیه را عامل کاهش سطح آب این دریاچه عنوان می کنند و اظهار می دارند: اگر حق آبه معمول سال های قبل وارد دریاچه نشود مرگ دریاچه حتمی است.
مدیرکل حفاظت از محیط زیست آذربایجان غربی نیز با اعلام این که دریاچه ارومیه در کما به سر می برد تاکید کرد: بهبود این وضع عزم ملی و همت منطقه ای را می طلبد.
کیومرث کلانتری در گفت وگو با خبرنگار خراسان با اعلام این که حوضه آبی دریاچه ارومیه ٥١ هزار و ٧٨٦ کیلومتر می باشد، افزود: از این مجموع ٥١ درصد حوضه آبی در استان آذربایجان غربی و ٤٩ درصد آن در استان های آذربایجان شرقی و کردستان می باشد.
وی از آینده پارک ملی دریاچه ارومیه اظهار نگرانی کرد و گفت: استان های هم جوار در عمل کاری برای حفظ پارک ملی دریاچه ارومیه انجام نداده اند.
وی تاکید کرد: سال گذشته با افزایش پنجاه و یک درصدی بارندگی آب دریاچه ١٨ سانتی متر پایین آمده بود.
کلانتری با اشاره به این که امسال متوسط بارندگی ٢٥ درصد کاهش داشته است، اظهار داشت: با وضعیت نامطلوب بارندگی، در طول ٤ ماهه اخیر هیچ تغییر و تحولی در آب دریاچه ارومیه به وجود نیامده است.
وی اذعان داشت: باید براساس تراز اکولوژیک آب پارک ملی دریاچه ارومیه برای آن حق آبه تعیین کنند.
کلانتری با اعلام این که آذربایجان غربی از هیچ عملی برای حفاظت از این اکوسیستم ملی دریغ نکرده است، گفت: رهاسازی آب های مازاد پشت سدهای شهرچایی، حسنلو، مهاباد و سد شهید کاظمی از جمله این اقدامات می باشد.
وی در پایان از اجرای طرح ساماندهی پسماندها در رودخانه های استان خبر داد و گفت: این طرح با حدود ٤ میلیارد ریال از ٦ ماه قبل بر روی رودخانه های زرینه و سیمینه رود طراحی شده که هم اکنون نیز از ٢٥ درصد پیشرفت فیزیکی برخوردار می باشد.
مدیرکل حفاظت از محیط زیست آذربایجان غربی عنوان کرد: اجرای طرح ساماندهی پسماندها بر روی رودخانه های شهرچایی و مهاباد از برنامه های بعدی این سازمان می باشد. خبرنگار ما در ادامه گزارش می افزاید: آب موجود در دریاچه ارومیه حدود ٣٠ میلیارد مترمکعب تخمین زده می شود که نزدیک به یک سوم آن را نمک تشکیل می دهد.
با این حساب دریاچه ارومیه دارای ١٠ میلیارد مترمکعب نمک طعام با کیفیت بسیار عالی و سرشار از ید می باشد که از مهم ترین موارد مورد نیاز در صنایع غذایی، شیمیایی، پتروشیمی و مواد شوینده و ضدعفونی کننده است.
دریاچه ارومیه با پنج هزار کیلومتر مربع وسعت در میان دو استان آذربایجان غربی و آذربایجان شرقی واقع شده که حدود ١٣٥ کیلومتر طول و ٥٥ کیلومتر عرض دارد.
پارک ملی دریاچه ارومیه با ٣٠ تالاب اقماری آب شور و شیرین بزرگ ترین زیستگاه حیات وحش خاورمیانه است که سالانه صدها هزار پرنده بومی و مهاجر در آن ها لانه سازی و زادآوری می کنند.
منبع: روزنامه خراسان
7تالاب درلیست قرمز،2تالاب دروضعیت بحران، احیای3تالاب ومعرفی 2تالاب جدید
تالابهای 31 کشور در فهرست قرمز
ایران به عنوان بنیانگذار کنوانسیون رامسر از لحاظ تعداد تالابهای ثبتشده در این کنوانسیون از میان 158 کشور جهان در مقام 19 است که در این فهرست بیشترین تالابهای ثبتشده به ترتیب متعلق به انگلیس، مکزیک و استرالیا است.
همچنین تالابهای 31 کشور در فهرست مونترو کنوانسیون رامسر (فهرست قرمز) قرار گرفتهاند که به ترتیب ایران و یونان با 7 تالاب و پس از آنها جمهوری چک با 4 تالاب، بیشترین مونترو تالابها را دارند. همچنین نام 25 تالاب در 17 کشور جهان نیز به دلیل بهبود شرایط اکولوژیکی تالابهایشان از این فهرست خارج شده است.
شناسایی بیش از 84 تالاب در ایران با اهمیت بینالمللی
بر اساس برآورد مرکز نظارت و پایش محیط زیست جهانی وسعت تالابهای جهان 570 میلیون هکتار است که تقریبا 6 درصد مساحت کره زمین را تشکیل میدهند. طبق تقسیمبندی کنوانسیون رامسر 42 تیپ تالاب در سه دسته اصلی «تالابهای ساحلی ـ دریایی»، «تالابهای داخل خشکی» و «تالابهای مصنوعی» در جهان وجود دارد و در ایران بیش از 84 تالاب با اهمیت بینالمللی شناسایی شده است که از بین آنها تا کنون 33 تالاب در قالب 22 عنوان با مساحت یک میلیون و 481 هزار و 147 هکتار در کنوانسیون رامسر ثبت شدهاند.
این در حالیست که به گفته کارشناسان تغییرات کاربری اراضی تالابی، عدم رعایت حقآبه طبیعی محیطهای طبیعی از سوی مجریان مختلف طرحهای آبی، عدم ملاحظات زیست محیطی در پروژه عمرانی ورود آلایندههای مختلف بیولوژیکی، شیمیایی و فیزیکی به محیطهای تالابی، شکار و صید غیرمجاز، بیرویه و قاچاق، خشکسالیهای پی در پی که قطعا بخشی از آن به دلایل تغییرات اقلیم در سطح جهانی تاثیر میگذارد و بهرهبرداری بیرویه از منابع آبی زیرزمینی در اطراف تالابها و نجات تالابهایی مانند ارومیه نیازمند عزمی جدی در تمامی بخشهاست.
پیوستن دو تالاب ایران به کنوانسیون رامسر؛ بزودی
2 تالاب «چغاخور» در چهارمحال و بختیاری و «زریوار» در کردستان بزودی به فهرست کنوانسیون رامسر ملحق میشود.
تالابها از مهمترین محیطهای مولد حیات و تنوعزیستی در جهان هستند، آنها گهوارههای تنوعزیستی دنیا بوده و با فراهم کردن آب و قابلیت زادآوری اولیه نقش مهمی در بقای گونههای بیشماری از گیاهان و جانوران وابسته به خود ایفا میکنند، به شکلی که تنوع گونهای از پرندگان، پستانداران، خزندگان، دوزیستان، ماهیان و بیمهرگان، وابسته به تالابها بوده بنابراین تالابها ذخیرهگاههای مواد ژنتیکی گیاهی و جانوری محسوب میشوند.
ضرورت اقدامات فوری برای نجات تالابها
وضعیت در تالابهای ساحلی شمالی و جنوبی چندان مطلوب نبوده و تعادلهای اکولوژیک آنها نیز در حالت شکننده و ناپایداری قرار گرفته است که ضرورت اقدامات فوری و اساسی را میطلبد.
مهمترین مشکلات تالابهای کشور کاهش حجم آب در اثر عوامل طبیعی و انسانی، ورود آلایندهها و کود و سم به تالابها و عدم رعایت حریم زیستمحیطی و اکولوژیکی تالابها است، در عین حال تغییرات کاربری اراضی تالابی، عدم رعایت حقآبه طبیعی محیطهای طبیعی از سوی مجریان مختلف طرحهای آبی، عدم ملاحظات زیست محیطی در پروژه عمرانی ورود آلایندههای مختلف بیولوژیکی، شیمیایی و فیزیکی به محیطهای تالابی، شکار و صید غیرمجاز، بیرویه و قاچاق، خشکسالیهای پی در پی که قطعا بخشی از آن به دلایل تغییرات اقلیمی در سطح جهانی تاثیر میگذارد و بهرهبرداری بیرویه از منابع آبی زیرزمینی در اطراف تالابها از دیگر علل تخریب تالابهای کشور هستند.
7 تالاب بینالمللی ثبت شده کشور در کنوانسیون رامسر، در معرض تهدید شدید اکولوژیکی
7 تالاب بینالمللی ثبتشده کشورمان در کنوانسیون رامسر در معرض تهدید و تغییرات شدید اکولوژیکی قرار دارند و نام آنها در فهرست «مونترو» رامسر قرار گرفته است، افزود: از 22 تالاب ثبت شده ایران در کنوانسیون رامسر، تالابهای «شورگل، یادگارلو و درگه سنگی»، « مجموعه تالاب انزلی» ، «آلاگل، آلماگل و آجیگل»،«شادگان، خورالامیه و خورموسی»، «نیریز و کمیجان»، «انتهای جنوبی هامون پوزک» و «هامون صابری و هامون هیرمند»، 7 تالابی هستند که در معرض تغییرات اکولوژیکی بوده و به همین دلیل در فهرست «مونترو» رامسر قرار گرفتهاند.
دستاندازی به تالابها و سایر عوامل تهدید
بدین ترتیب تالابهای «شورگل، یادگارلو و درگه سنگی» به وسعت 2500 هکتار در سال 1990 به دلیل احداث سازههای آبی و سد حسنلو (سد شورگل) که موجب شده این تالاب از آب شور به آب شیرین تبدیل شود و ایجاد زهکش سد حسنلو که باعث خشک شدن تالابهای «یادگارلو و درگه سنگی» شده است، همچنین برداشت بیرویه از آبهای زیرزمینی و راندمان پایین آبیاری کشاورزی، «مجموعه تالاب انزلی» به وسعت 15 هزار هکتار در سال 1993 به دلیل رسوبات ناشی از تخریب جنگل و مراتع بالادست که موجب کاهش عمق تالاب از 6 به 2متر طی 30 سال گذشته شده است، ورود پسابهای شهری و صنعتی و کشاورزی و ورود گونه غیربومی آزولا از سوی وزارت جهاد کشاورزی، تالابهای «شادگان، خورالامیه و خورموسی» به وسعت 400 هزار هکتار در سال 1993 به دلیل آلودگیهای نفتی و زهکشهای بسیار شور صنایع کشت و صنعت نیشکر جنوب، «نیریز و کمیجان» به وسعت 108 هزار هکتار در سال 1990 به دلیل خشک شدن تالاب و کمبود آب و بهرهبرداری از منابع آبی برای کشاورزی و تالابهای «انتهای جنوبی هامون پوزک» به وسعت 10 هزار هکتار و «هامون صابری و هامون هیرمند» به وسعت 50 هزار هر دو در سال 1990 به دلیل ایجاد سازههای آبی در افغانستان، تخصیص آب برای مقاصد شرب و کشاورزی از سوی ایران و افغانستان و ورود ماهی غیربومی «آمور» از سوی شیلات که نسل نیهای منطقه را از بین برده است در فهرست قرمز کنوانسیون رامسر قرار گرفتهاند.
تالابهای «آلاگل، آلماگل و آجیگل» به وسعت 1400 هکتار از سال 1993 به دلیل خشکسالی و نرسیدن سیلابهای «اترک» به دلیل بهرهبرداری از سرشاخههای آن طی سالهای گذشته در لیست «مونترو» قرار گرفته بودند، با توجه به احیای این مجموعه تالابی توسط وزارت نیرو و تامین حق آبه اکولوژیک آنها، سازمان حفاظت محیط زیست در حال تهیه گزارشات لازم در خصوص آنها و ارائه اطلاعات لازم به سایت کنوانسیوان رامسر است تا این تالابها از فهرست تالابهای قرمز این کنوانسیون خارج شوند.
متاسفانه مصارف بیرویه کشاورزی و استفاده صنعتی بین راه، احداث سدهای بالادست و عدم تامین حقآبه موجب تخریب شدید اکوسیستم تالاب گاوخونی شده است.
در خصوص «تالاب هامون» مذاکرات سه جانبهای با حضور نمایندگان برنامه محیط زیست سازمان ملل (UNEP) و طرف افغان انجام شده که دور سوم این مذاکرات بزودی در ژنو انجام خواهد شد. از سوی دیگر در سال گذشته حجم آب خوبی وارد هامون شده است. همچنین با توجه به بارشهای اخیر و آب شدن برف از ارتفاعات هندوکش، حجم آب مناسبی امسال وارد هامون شود.
برنامهای برای احیای تالاب شادگان با کمک جوامع محلی
در خصوص مشکل تالاب «شادگان» به صنایع توسعه نیشکر هشدار داده شده که تنها تا پایان سال فرصت دارند تا کانال انتقال زهآبهای خود را به خلیجفارس احداث کنند و پس از آن به شدت با آنها برخورد میشود. از سوی دیگر برنامههایی نیز برای بهرهبرداری پایدار و احیای تالاب شادگان با کمک جوامع محلی در دست انجام است.
تولید و ذخیرهسازی آب، حفظ و توسعه تنوعزیستی گیاهی و جانوری و مهار سیل و فرسایش مهمترین ارزشهای اکولوژیک و اقتصادی تالابها
تالاب به مکانی اطلاق میشود که آب عامل اصلی برای محیط زیست گیاهی و جانوری آن باشد، کلیه محیطهای رودخانهای، دریاچهها، کرانههای ساحلی، جنگلهای حرا، لجنزارها، تپههای مرجانی و محدودههایی از سواحل دریاها و دریاچهها که عمق آنها در پایینترین حد جزر بیش از 6 متر نباشد، در زمره تالابهای طبیعی قرار میگیرد. همچنین محیطهای آبی ساخته بشر نیز نظیر حوضچههای پرورش ماهی و دیگر سدها، کانالهای آب و غیره نیز در زمره تالابها قرار میگیرند.
تولید و ذخیرهسازی آب، حفظ و توسعه تنوعزیستی گیاهی و جانوری مهار سیل و فرسایش، پالایش آب، کانونهای گردشگری، تثبیت آب و هوای محلی بویژه تعدیل درجه حرارت، تامین غذا و تولید فراوردههای شیلاتی و پرندگان (بطوریکه بیش از دو سوم از برداشت محصول ماهی جهان به سلامت مناطق تالابی بستگی دارد) و ... از ارزشهای اکولوژیک و اقتصادی تالابها به حساب میآید.
شناسایی 84 تالاب و ثبت 33 تالاب در سایت کنوانسیون رامسر
از این تعداد 33 تالاب در قالب 22 عنوان با مساحت یک میلیون و 481 هزار هکتار در فهرست کنوانسیون رامسر ثبت شده است. مرجع این کنوانسیون سازمان ملل متحد است که بر اساس یکی از بندهای آن ایران مکلف شده هرگونه بهره برداری از تالابها را به گونهای انجام دهد که موجب افزایش کارکردهای اکولوژیکی آن گردد نه کاهش.
بر اساس این کنوانسیون مراجع زیربط میتوانند نسبت به جریمه و حذف حمایتها از ایران، حذف پروژههای تحقیقاتی و جریمه ایران اقدام کنند.
کنوانسیون رامسر در سال 1975 جنبه قانونی یافت و هم اکنون 157 کشور عضو رسمی دارد و یکهزار و 708 تالاب با اهمیت بینالمللی با مجموع مساحت 152 میلیون و 994 هزار و 523 هکتار را در سطح جهان به ثبت رسانده است.
منبع:ایسنا
سازمان زمین شناسان انگلیس در گزارشی اعلام کرد که انسان به دلیل دخالتهایی که در طبیعت داشته موجب شده است که عصر زمین شناسی "هولوسن" (Holocene) تغییر کند و عصر جدیدی آغاز شود.
با ایجاد این تغییرات یک عصر زمین شناسی کشته شد. به طوری که دانشمندان سازمان زمین شناسان انگلیسی در مقاله ای که در مجله علمی انجمن زمین شناسی آمریکا (Gsa Today) منتشر کرده اند، رسما پیشنهاد دادند که عصر "هولوسن" پایان یافته است و جای آن را عصر جدیدی که می تواند عنوان "آنتروپوسن" (Anthropocene) داشته باشد، گرفته است. در حقیقت Anthropocene می تواند به معنی "عصر زمین شناسی انسان" باشد.
این دانشمندان در این مقاله نوشته اند: "از آغاز انقلاب صنعتی، زمین تغییرات زیادی را از جنبه های خاک و بیولوژی پشت سر گذاشته است. حتی اگر هنوز در فاز آغازین این تغییرات باشیم، آنقدر این دگرگونیها قابل ملاحظه هستند که عنوان تازه ای برای یک دوره جدید زمین شناسی برگزینیم. تاریخ زمین شناسی سیاره ما با تغییر در ترکیبات رسوبی طلسم شده است. برای مثال عبور از دوره "پلیستوسن"(Pleistocene) به "هولوسن" در حدود 10 هزار سال قبل، با پایان عصر یخبندان اتفاق افتاد. نتیجه این عبور از یک دوره به دوره دیگر، تغییر گیاهان و ترکیبات خاک بود."
سالها است که انسان تبدیل به "مامور ژئولوژیکی" کره زمین شده است و دیگر به راحتی فعالیتهای صنعتی سطح زمین را دستخوش تغییر می کند. پیشنهاد نامگذاری عصر جدید زمین شناسی می تواند بر مباحثاتی که از سالها قبل در خصوص این تغییرات انجام می شود، مهر تائید بزند و به همین دلیل از ارزش زیادی برخوردار است.
در این مقاله، زمین شناسان انگلیسی تاثیر فعالیت انسان را بر چهار پدیده زمین شناسی مورد بررسی قرار داده اند که عبارتند از :
1- خاک – انسان با کشاورزی، ساخت و ساز و به خصوص تغییر مسیر رودخانه ها موجب افزایش غم انگیز فرسایش و شستشوی قاره ها شده است.
2- سیکل کربنی – سطوح دی اکسید کربن از عصر پیش از صنعتی شدگی سه برابر شده است. پیامدهای این پدیده، افزایش دما و بازگشت به تغییرات دیگر زمین شناسی است که در گذشته اتفاق افتاده است. برای مثال بین دو دوره "پالئوسن"(Paleocene) و "ائوسن"(Eocene) در 56 میلیون سال قبل افزایش دما به اندازه عصر حاضر بود.
3- تغییرات بیولوژیکی – افزایش انقراض که به اندازه دوره ای است که در آن دایناسورها و بسیاری دیگر از جانواران منقرض شده اند، مهاجرت گونه های جانوری از خاستگاه اصلی و جایگزینی گیاهان زیر کشت با گیاهان خودروی طبیعی که منجر به نابودی بسیاری از گونه های گیاهی و جانوری شده است، از تبعات این تغییرات است.
4- اقیانوس – با دخالت انسان دو تغییر اصلی در اقیانوسها ایجاد شده که اولی در سطح آبها است. در حقیقت سطح آب به طور کنترل نشده ای در حال افزایش است و دومین تغییر اقیانوسی در این عصر، پدیده اسیدی شدن است.
هرچند تاکنون مباحثات زیادی در خصوص احتمال مهاجرت انسان به سیارات دیگر انجام شده است ولی باید پذیرفت که در حال حاضر زمین تنها نقطه ای از گیتی است که می تواند محل زندگی انسان باشد. پس نابودی زمین به منزله نابودی حیات انسان است.
خبرگزاری مهر